قلب مریض

اَعُوذُ بِاللّهِ منَ الشّيطانِ الرَّجيم
بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحيمِ
لا حَوْلَ وَلا قُوَّةَ اِلاّ بِاللَّهِ الْعَلِىِّ الْعَظيمِ
«الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِين وَ الصَّلَاةُ وَ السَّلَامُ عَلَى سَيِّدِنَا وَ نَبِيِّنَا وَ حَبِيبُ قُلُوبِنَا أبوألقاسِمِ مُحَمَّدٍ (صلوات) وَ عَلی آلِهِ الطَيِّبينَ الطَّاهِرِين ألمَعصومين وَ لَعنةُ اللهِ عَلَی أعدائِهِم أجمَعينِ مِنَ الان إلی قيامِ يَومِ الدّين».
اَللّهُمَّ کُنْ لِوَلِيِّکَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَيْهِ وَعَلى آبائِهِ فی هذِهِ السّاعَةِ وَفي کُلِّ ساعَةٍ وَلِيّاً وَحافِظاً وَقائِداً وَناصِراً وَدَليلاً وَعَيْناً حَتّى تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فيها طَويلاً، بِرَحْمَتِکَ يا اَرْحَمَ الرَّاحِمينَ.
مرغ دل من به بام کویت بنشسته دگر پریدنی نیست
مرد عربی آمد در خانة میرزای شیرازی، میرزای شیرازیرو طلب کرد او را محضر آقا بردن گفت میرزا فقیرم بیچیزم گرفتارم متوسل شدم به ساحت مقدس ولیعصر آقارو زیارت کردم آقا به من فرمودند: برو به میرزای شیرازی بگو به اون نشانی که روز شهادت عمه جانم زینب در حرم عمه جانم بودی دیدید حیاط و صحن حرم خاک گرفته با میرزا با ملاعلی کنی عباتونو از تن بیرون آوردید با عباتون حرم عمه جانمرو تمییز کردید من ایستاده بودم شمارو نگاه میکردم میرزا دید نشانه درسته روز شهادت زینب تو حرم با عباشون حرمرو تمییز کردند از جا بلند شد صورت این مرد عربرو بوسید گفت اول بگذار اون چشمی که ولیعصر زیارت کرده ببوسم یابنالحسن...
هدیه به پیشگاه مقدس و منور آقا حجتبنالحسن العسکری و اجداد طاهرینش صلوات جلی ختم کنید.
هدیه به محضر امام، شهداء، مراجع تقلید، علماء، بزرگان، خیرین، اساتید، شهدای از این خطه، شهدایی که خانوادههاشون زینببخش این محفلاند، گذشتگان خودتون، گذشتگان از بانی محترم و به جهت سلامتی همة شیعیان حضرت مهدی، سلامتی مراجع، رهبر معظم، سلامتی خودتون و خانوادة شریفتون و شَفایِ مریضاتون یه صلوات حسینی ختم کنید.
قلب مریض
بحث ما در رابطة با قلب بود عرض کردیم که گاهی اوقات قلب فرودگاه شیطان میشه گاهی شیطان در درون این قلب مصالح میاره خونه میسازه گاهی قلب میکروب و ویروس واردش میشه قلبی که میکروب واردش شد مریض میشه برخی از مرضهای جسمی بعضیهاش سرایت میکنه واگیردار اما امراض روحی همش واگیردار سرایت میکنه تمام امراض روحی و قلبی قرآن میفرماید: صاحب قلبی که قلبش فرودگاه شیطان شده مریضه «فِي قُلُوبِهِم مَّرَضٌ»؛ (بقره: 10) مریضه چند تا ویژگی هم داره قلب مریض چند تا علامت داره یکیش اینکه صاحب قلب مریض منحرفه انحراف داره نمیگی فلانی منحرفه فلانی بچههای مردمرو منحرف میکنه قرآن میفرماید: «صَرَفَ اللّهُ قُلُوبَهُم»؛ (توبه: 127) کاری کردند که خدا قلبشون منحرف کرده مریض کرده سلمان و اباذر و مقداد و عمار این چهار تا سر درس پیغمبر(ص) میاومدند صحابی پیغمبراند عمرعاص و معاویه و خالد بن ولید و قطبه برادر معاویه اینام سر درس پیغمبر میاومدند اما قلب سلمان و اباذر شده صاحب قلبی که از ملائکه سبقت گرفته رفته بالا خالد و معاویه و عمرعاص قطبهام قلبشون به اندازهای منحرف شده که از بهائم و حیوانها پایینتر اومده از حیواناتم پایینتر آمده منحرف شده مریضه یکی از ویژگیهاش انحراف هم خودش منحرفه هم دیگران را منحرف میکند خیلی مهمآ نگی بابا ما که حالا کاری نداریم چیکار به دینش داریم میخوایم یه معامله کنیم چهار ساعت باهاش بشینیم گاهی میخواد دختر به یکی بده میگه چیکار به نماز خواندنش دارید چیکار به دینش دارید دختر میخوایم بهش بدیم من میخواهم به پسرش بدیم چیکار به خودش داریم انحراف مریضی روحی امراض روحی هم همش سرایت میکنه همش واگیردار شما یک مریض روحی و قلبی نمیبینید امراض قلبی و روحی که سرایت نکنه دخترت مریض میکنه دختری که مسجدش ترک نمیشد اگه به تزویج این منحرفه درآوردی یواش یواش میبینی دخترم نماز صبحش قضاء میشه یواش یواش دیگه تو مجلس هم نمیاد آقا ما با ارمنیه معامله میکنیم چیکار به دینش داریم تو نمیخواهی باهاش بشینی تو نمیخواهی چهار کلمه همنشینش بشی تو نمیخواهی باهاش صحبت کنی انحراف انحراف میآورد.
غفلت
دومین ویژگی که برای قلب مریض قرآن میشمارد غفلت است قلب مریض صاحب ذکر نیست همیشه غافله قرآن میفرماید: «وَلَا تُطِعْ مَنْ أَغْفَلْنَا قَلْبَهُ عَن ذِکرِنَا»؛ (کهف: 28) اگر کسی قلبش غافل از ذکر ماست اصلاً سراغش نرو به حرفش گوش نده قلبش مریضه اطاعتش نکن یکی از این مصریها یه خوشة انگور دست گرفت اومد سراغ فرعون گفت آقای فرعون گفت بله گفت مگه نمیگی تو خدایی گفت چرا مگه شک داری مرتیکه همه شکاکشم فلان شک نداریم تو خدایی چرا میزنی تو خدایی دیگه آقای خدا بالأخره ما نفهمیدیم خدا آقاست آقای فرعون آقای خدا این خوشة انگور از من بگیر مرواریدش کن مگه خدا نیستی گفت چرا این خوشه انگور بگیر مرواریدش کن فرعون خوشة انگور گرفت گفت حالا سرم شلوغه برو فردا بیا خدایی که سرش شلوغه شب اومد خونه تو فکر این بود فرعون خب ما که خودمون میدونیم خدا نیستیم چه جوری این رو مرواریدش کنیم اگر نکنیم که این آقا فردا آبرومونو میبره بلدم نیستیم از ما نمیاد نشسته بود یه دفعه دید صدای در داره میاد صدای در اتاقش در قصرش گفت کیه پشت در فرعونآ کیه داره در میزنه؟ گفت: منم شیطان گفت بیا تو شیطون اومد تو گفت خاک بر سر خدائی بشه که نمیدونه پشت در خونهاش کیه گفت حالا اینو ولش کن مشکل مارو حل کن شیطون گفت مشکلت چیه گفت یه خوشه انگور برا ما برداشتن آوردن میگن مرواریدش کن گفت کاری نداره بده من گرفت و خلاصه روایت داره حضرت صادق(ع) فرمود: ذکر اسماء الحسنی یک قسمتی شیطون بلده اسم اعظم خدارو بهش خوند مرواریدش کرد و گفت خودمونیمآ فرعون من با این همه فضل و قدرتی که دارم لیاقت بندگی خدارو نداشتم منو بیرونم کردی آ تو چه جوری با این ضعفی که داری میگی «فَقَالَ أَنَا رَبُّکمُ الْأَعْلَي»؛ خدای بزرگم بعد یه جمله بهش گفت
چرا شیطان به آدم سجده نکرد
گفت شیطان چرا پس آدمرو سجده نکردی شیطون میدونی چی گفت: گفت برای اینکه میدانستم در صلب اون آدم انسانهایی غافلی مثل تو به وجود میاد کسانی که همیشه از ذکر و یاد خدا غافلند غافل اصلاً سفرة قیامت و سفرة دین سفرة اسلام و مجلس و دعا حساب و کتاب همهرو جمع کرده گذاشته کنار اگه یکی هم یکجا بخواد ذکر خدا بکند و ذکر خدا بگوید مسخرهاش میکنه «وَإِذَا ذُکرَ اللَّهُ وَحْدَهُ اشْمَأَزَّتْ قُلُوبُ الَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ وَإِذَا ذُکرَ الَّذِينَ مِن دُونِهِ إِذَا هُمْ يَسْتَبْشِرُونَ»؛ (زمر: 45) اصلاً بدش میاد قرآن میگهآ وقتی ذکر خدا براش میگی بدش میاد غافل دیگه پاشو بابا توأم همش مجلس روضه گرفتی یه نوار بذار حال کنیم تا وای میایستی نماز میگه چقد نماز میخونی اوناییکه نماز خوندن به کجا رسیدن بذار کنار ببینم حوصله داری قرآن میخونی میگه مگه بابات مُرده بذار کنار یه سیدی بیار یه فیلم بذار ببینیم قرآن میگه با یه همچین اشخاصی نه اطاعتشون کن نه حرفشون گوش بده نه همنشینشون باش کسی که غافل از خداست غفلت اما اونیکه همیشه با خداست تأثیرم میذاره هآ آقایی که ذکرت خداست آقایی که تو مجلس میای آقایی که با قرآنی با دعایی خانمی که اهل ذکر و تسبیح و دعایی اگر یه وقت با انسان غافل همنشین باشی او همنشینه در روح تو تأثیر میذاره خدا رحمت کنه حاجآقا جمال گلپایگانی(ره) کیآ بودن اونا وقتی میخواست وارد کربلا بشه غسل زیارت میکرد وضو میگرفت میرفت دو ساعت پنج ساعت ده ساعت پانزده ساعت کاری میکرد آب نخوره نیازی به دستشوئی پیدا نکنه میگفتن چرا؟ میگفت: اینجا حرم حسینِ با غسل و وضو واردشو با غسل و وضو هم خارج شو از حرم و کربلای حسین کیآ بودن تو حرم سیدالشهداء روز عرفه وایستاده بود جمعیت شلوغ خیلی جمعیت زیاد راهش نمیدادن از بس شلوغ بود دلش میخواست بره کنار قبر سیدالشهداء تو حیاط از جمعیت همینجور هی جمعیت زدش کنار زدش کنار زدش کنار رفت چسبید به دیوار یه نگاه به قبر سیدالشهداء کرد گفت حسین چیکار کردم امروز راهم نمیدی امروز راهم نمیدی یه کاری کردم راهم نمیدی یک دقیقه نگذشت وجود مقدس امام زمان را زیارت کرد آقا فرمود: حاج آقا جمال میخوای بیای پشت سر من بیا پشت سر آقا حرکت کرد مثل اینکه کوچه باز میشه مردم هی میرفتند کنار امام زمان آمدن آمدن با تو حرم بالای سر فرمود: حاج آقا جمال اینجا وایستا دو رکعت نماز بالا سر قبر جدم بخوان به منم دعا کن برا فرج منم دعا کن این حاج آقا جمال تو نجف از قبرستان وادی السلام امیرالمؤمنین زیارت خوانده بود فاتحه خوانده بود داشت میاومد بیرون شاگردش میگه اونقدر ذکر میگفت حاج آقا جمال که شاگردای خصوصیش میدیدن نوری از مرحوم حاج آقا جمال ساطعِ از این وجود نور مرحوم حاج شیخ عباس قمی همینطور بود مشهد یکی از اهل دل اهل معنا میگفت از حرم اومدم بیرون بله داشتم میاومدم حرم از کوچههایی که از حرم داشت زائر میاومد گفت دیدم یه کوچة کوچههای قدیمی مشهد کوچههای تنگ و تاریک مشهد میگفت دیدم این کوچه روشن میشه هی نور کم و زیاد میشه گفت وقتی نزدیک شدم به نور دیدم حاج شیخ عباس قمیِ مرحوم حاج آقا جمال از قبرستان وادی السلام داشت میاومد بیرون نور با ذکر ذکر که میگفت غافل نیستند اینآ هیچ لحظهای بیذکر ندارند همینجور که داشت ذکر میگفت و نور زیاد میشد یه وقت یکی از این اشرار از این غافلهای نجف اومد اومد اومد جلو گفت حاج آقا جمال سلام دست داد به حاج آقا جمال تا دست داد دیدیم نور خاموش شد طرف احوالپرسی کرد و رفت بعد شاگردش به حاج آقا جمال گفته بود حاج آقا نور افشانی داشتی میکردی نورت میدیدیم چی شد قطع شد فرمود: دیدی همنشین بدرو چه جوری نورتو قطع میکنه چه جوری از ذکر خدا غافلت میکنه دیدی؟ که قرآن میفرماید: با غافلآ همنشین نشید کسی که اهل ذکر نیست اهل خدا نیست رفیق نشو باهاش مثل اینکه مسجد میخوای بری میتابونتت کجا میخوای بری؟ میخوام برم نماز بابا حالا نماز بعداً میخونی بیا بریم میخوام برم دعا برو بابا تو هم همش دعا میری بیا بریم فلان جا گعده گرفتیم میخوام دور هم بگیم بخندیم تا صبح تا صبح میگیم میخندیم اونوقت ملائکهام به اینآ میخندن «وَلَا تُطِعْ»؛ مواظب باش با کسی که غافل است از خدا از دین از دعا از ذکر اما با کسی که دائم الذکر با یه کسی که دائم الصلاة دائم القراة القرآنه دائم قرآن میخونه دائم ذکر میگه اهل حلال و حرام هست میفهمه این ذاکر است غافل نیست با این رفیق باش بشین کنارش سعدی میگوید:
همنشین تو از تو به باید تا تو را عقل و دین بیفزاید
انتخاب رفیق
باید با یکی رفیق باشی که عقل و دینت نورت زیاد بشه خودتم نمیبینی اما زیاد میشه شما الان از این مجلس امام حسین میرید بیرون همدیگرم که نگاه میکنید شما حالا چه میدونم خدا میدونه صاحب دلی میخواد که نورها را ببیند برای اینکه امام صادق(ع) میفرماید: خارج شدن از مجلس امام حسین کسی که تو مجلس امام حسین اومده وقتی خارج میشه نورانی میشود حضرت صادق میگه روایتشم اینه ملائکهای که میآیند تو مجلس امام حسین وقتی برمیگردند نورانی شدند ملائکة دیگه میگن کجا بودی ذکر جدید یادتون داد خدا میگن نه ورد جدید یاد گرفتید نه پس چرا اینقد نور دارید شما نورتون زیاد شده میگن هآ الان رو زمین مجلس حسین بود رفتیم شرکت کردیم این نور مال مجلس سیدالشهداست قرآن میفرماید: کسی که اهل غفلتِ «وَلَا تُطِعْ»؛ اصلاً سراغش نرو قلب غافل حالا بعضیها فقط زبانشون ذاکر کافی نیست ای اثر دارد اما قلبم باید بگه خدا تو قلبم باید حواست جمع باشه قلبه هم باید حسابی داره این دو تا پس ویژگی اول برای قلب مریض انحرافِ ویژگی دوم غفلتِ آدمی که قلبش مریضه همیشه غافله همیشه به دنبال غیر خداست تو چی چی غیر از خدا گیر میاد میره سراغ همون همیشه هم به دنبال همیشة خدا هم به دنبال خلاف چون غیر خدا اونجا هست تو هر خلافی غیر خدا هست دیگه هیچ وقت دنبال حلال نمیره میره میبینه حرام کجاست چرا؟ چون اونجا غفلتِ تو حلال ذکر تو حلال دین و خدا و اسلام است تو حرام غفلتِ میره سراغ همون آقا صد تا راه حلال نشونش بده یه راه خلاف وجود داشته باشه از این راهه میره معاملات معاملات مجاز خیلیه اما دوتاش خدا میفرماید: معاملة ربوی نکنید همة اون معاملات حلال ول میکنه صاف میره تو دل ربا قلبش غافل نمیفهمه آقا 30 میلیون تومان دادیم به فلانی ماهیانه 30 تا سیتومن به ما میده خب باشه بخور طوری نیست حدیث داریم هر درهم به درهمش هر تومن به تومنش روز قیامت داغ میکنند به بدنت میچسبونند طوری نیست برو حدیث داریم پیغمبر اکرم(ص) فرمود: یک درهم ربا برابر با هفتاد مرتبه زنا در مسجدالحرام یک درهم یعنی یک تومن چیه تازه پیغمبر یه جمله داره فرمود: هفتاد مرتبه زنا با محارم چیکار میکنند غافله طرف بیخیاله نمیفهمه چه خبره یکی از علمای بزرگ قزوین عالم ربانی میگفتش که ما یه استادی داشتیم 70-80 سال پیش درس که به ما میداد رو منبر یه ظرف آب سردی کنار دستش بود این دستشو گاهی وقتها هر 4-5 دقیقه هی میزد توی این آب سردِ انگشتاشو دوباره یه موقع بهش گفتیم آقا هی ما آب سرد میاریم بالا منبر برات میذاریم هی انگشتاتو میزنی توش چی شده نگاه به انگشتاشم کردن دیدن هیچی نیست نه زخمه نه سوخته است آخه چرا این دستتو میزنی تو این آب؟ گفته بود هیچی کاری نداشته باشید شما اصرار بهش کرده بودن که چرا تو دستتو میزنی تو ظرف آب سرد؟ چرا؟ گفته بود یک زمانی یه اهل غفلتی یه اهل شری یه اهل گناهی یه اهل ربائی مُرد غسلش دادن کفنش کردن نماز بهش خوندن بعد گذاشتنش تو قبر حالا چون از همسایهها بود گفتیم ما بریم تشییع جنازه اون بالای قبر کسی نبود بره تلقین بده گفتن حاج آقا تو که همسایهات یه تلقینی بهش بخون منه بیچارهام رفتم تو قبر طرف راست صورتشو گذاشتم رو زمین بند کفن باز کردم تلقین بخونم یک آتشی از درون بدن او چهار تا پنج تا انگشتمرو سوزاند سوزاند از اون زمانی که از قبر این آقا بیرون اومدم چهل ساله داره انگشتام میسوزه به هر دکتری هم نشون دادم گفتن این اصلاً امراض جسمی و دنیوی نیست آخه من چیزی نمیبینم چه دارویی بنویسم این دارو اصلا دارو مربوط به امراض دنیوی مربوط به جسمیِ این یه چیز دیگه است چهل ساله هر چند دقیقهای شب تو خوابم بلند میشم این دستمو میزنم تو آب اهل غفلتی که خدارو فراموش کرده گذاشته کنار قرآن میگه همنشین با اینا نشید اطاعت از اینآ نکنید با اینآ وصلت نکنید با اینا معامله نکنید کسی که دل غافله اونیکه دلش با خداست باهاش معامله کنید اونکه از خدا میترسه اونکه تقوا داره اونکه میفهمه کمفروشی یعنی چه اونکه میفهمه غش در معامله یعنی چه با او معامله کن اثر داره نگو داره ارزون میده ارزون میده مالش مخلوط با حرامه این پول و جنس حرام نگذار بیاد تو جنس تو نخور.
قساوت قلب
سومین علامت مریض مریض قلبی قساوت قلبی قلب قسی کسی که قساوت قلب پیدا کرد ثم قصد قلوبکم؛ قرآن میفرماید: «فَوَيْلٌ»؛ وای به حال کسی که قلبش قسی شده «فَوَيْلٌ لِّلْقَاسِيَةِ قُلُوبُهُم»؛ (زمر: 22) وای به حال کسی که قلبش سخت شده علامت قلب سختم میدونید چیه؟ یک: رحم ندارد دو: اشک ندارد رحم نداره خالد بن ولید فجائعهرو گرفت دستوپاش بست اومد رو قبرستان بقیع انداختنش رو زمین هیزم آوردن ریختن روش زنده زنده آتیشش زد رحم نداره فرعون زنهارو میگرفت زنده زنده بدون اینکه مادة بیهوشی بزنه بیحسی بزنه شکممرو پاره میکرد بچهرو میاُورد بیرون پسر باشد سر میبرید دخترم باشه که میمُرد دیگه بچه از شکم مادر بیاد بیرون مادرم میمرد قساوت قلب رحم ندارد رحم نداره کتاب شبیه صدام میخائیل رمضان ندید کتاب شبیه صدامرو میخائیل رمضان نوشته بود که یه اتاق درست کرده بود صدام پر از مار و عقرب پر یه سالن پر از مار و عقرب حالا زن سیاسی مرد سیاسی هر کی زندانهای سیاسی مخالفینشرو میانداخت تو این اتاقه خب این تا یک ساعت دو ساعت پنج ساعت ده ساعت فرار میکرد از این مار از این عقرب این اون طرف میرفت این این طرف میاومد اینجوری بود دیگه بالأخره 15 ساعت 20 ساعت آخه چقد بیخوابی 24 ساعت 30 ساعت بالأخره این میافتاد و چی خوابش میبرد خواب رفتن همان نیش خوردن از عقربها و مارها بله رحم ندارد رحم نداره اشک ندارد هیچوقت برا هیچی گریه نمیکنه آقا کشتن بردن میگه برو بابا ببرن صدتا روضهام براش بخونی صد نفر زیرآوار برن نزدیکترین فردش میمیره ابدا من آدم سراغ دارم نه برا مادرش که از دنیا رفته بود یه قطره اشک ریخت به این منبر پیغمبر نه تشییع جنازة مادرش اومد نه ختم مادرش اومد آدرسم بخواید بهتون میدم رحم ندارد اشک ندارد «فَوَيْلٌ»؛ دل سنگ شده حضرت صادق(ع) فرمود: یه پیغمبری داشت میرفت تو بیابون دید یه سنگی از روش داره یه قطرات آبی میچکه گفت خدایا معمولاً چشمهها زیر سنگه تو زمینه تو خاکه این سنگ از اون بالا اگه قرار باشه آب مثلاً آب چشمه از زیر بیاد این از این بالا خطاب رسید پیغمبر ما از خودش سؤال کن خطاب کرد به سنگ این آب و قطرات چیه؟ عرض کرد یا نبیالله از اون زمانی که فهمیدم آتشگیرهای جهنم «وَقُودُهَا النَّاسُ وَالْحِجَارَةُ»؛ (تحریم: 6) است سنگهای هستند که میندازن تو جهنم این سنگها آتیشگیرن به جای بنزین و گازوئیل به جای گاز این سنگرو که میندازن خود این سنگ میشه بنزین از آن زمان تا وقتی که این آیهرو شنیدم که «وَقُودُهَا النَّاسُ وَالْحِجَارَةُ»؛ از اون زمان هی دلم اضطراب دارم نکند من یکی از سنگهای جهنمی باشم این قطرات اشکمه نه آب زمین سنگه داره گریه میکنه اما دل انسان قسی از سنگ سختتر است هر کی میخواد بمیره هر که میخواد ضربه بخوره هر اتفاقی بخواد بیفته «فَوَيْلٌ لِّلْقَاسِيَةِ قُلُوبُهُم»؛ (زمر: 22) قرآن میفرماید: «وَجَعَلْنَا قُلُوبَهُمْ قَاسِيَةً»؛ (مائده: 13) قلبهاشون سخت شده هر چی هم تو میخوای بگی السَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ؛ این حرفها نیست هر چی هم میخواهی نصیحتش کنی دیدی بابا نصیحتش میکنه میگه نرود میخ آهنین در سنگ من میگم از سنگم سختتر مادر نصیحتش میکنه ریش سفید محل بزرگتر دایی، عمو هر کی فایده نداره دل سنگ شده دیگه هیچ فایده نداره قرآن میفرماید: با یه همچنین صاحب دلی مریضی هم همنشین نباش حالا انسانی که قساوت قلب داره چند تا دونه یه سری از اسباب قساوت قلب چندتاست
چه چیزهایی موجب قساوت قلب می شود؟
1- گناه کردن
اون چیزهایی که باعث میشه انسان قساوت قلب بگیره یکیش گناه کردن پی در پی هی گناه میکنه بیخیالیم طی میکنه نه توبه میکنه نه برمیگرده هی گناه میکنه این یک.
2- کینه داشتن
کینه داشتن آدمی که همیشه تو خونهها مخصوصاً بین عروس و مادرشوهر واویلاست از این قسمت کینه یکسری از گناهها مردآ بیشتر میکنند مثلاً ربا ربا خوردن که زن که اهل معاملة بیرون نیست مردها بیشتر ربا میخورن رشوه مردها بیشتر رشوه میخورن دزدی مردآ بیشتر اهلشند یه سری گناه هم زنا؛ زنا چی؟ کینه، حسد، حواست باید جمع باشه انسانی که کینه دارد انسانی که حسد دارد قسد قسی القلب باهاش نشین و بلندشو خودتم صاحب کینه و حسد میشی سوءظن سوءظن نداشته باش دیگه دوستی مال قرآن میفرماید: «وَتُحِبُّونَ الْمَالَ حُبًّا جَمًّا»؛ (فجر: 20) خیلی دوست داره مال جمع کنه هی جمع میکنه جمع میکنه آقا ده میلیارد تومن بشین براش حساب کن بگو بابا شکم تو و بچههات چقد؟ خونه که داری، ماشین که داری، مغازه هم که داری، این ده میلیارد اگر 150 سال تو عمر کنی با بچههات بسته باز هم هی سر مردم کلاه میذاره برا بیشتر جمع کردن قساوت قلب میاره دیگه بعضی از شغلها قساوت قلب میاره حرف زیاد زدن قساوت قلب میاره حرف زیاد بعضیها دیدی وقتی یه جا میشینه همش حرف میزنه مخصوصاً در میان سلسلة جلیلة خانمها خانم آرام و ساکت کم پیدا میکنی پیدا میکنی اگه شما میشناسید سلام مارم بهش برسونید خانم که کم حرف بزنه البته اینجا که خوبه آرام هستند خیلی اینجا واقعاً آرام هستند بله یه جایی رفتیم دیدیم هیچ سر و صدایی از خانمها نمیاد گفتم واقعاً برای مکان اول در کشور من میرم اصلاً صدایی از خانمها نمیاد یکی گفت حاج آقا اینجا مجلس فقط آقایون خانمها هیچکی نیست ولی الحمدلله اینجا پیدا شد هیچ زنی حرف نمیزنه إلا یه 50 -60 نفر آره یه صلوات بفرستید.
3- حرف زیاد زدن
حرف زیاد زدن علامة حسن زادة آملی گفت یه شب خواب دیدم ملائکه دارند لبامُ میدوزند گفتن حسنزاده امروز خیلی حرف زدی لبهامُ داشتن با سوزن و نخ میدوخت حالا اون عارفیه بهش نشون میدن تذکر بهش میدن تلنگور بهش میزنند حرف زدن زیاد قساوت قلب میاره موسیقی گوش دادن در روایات دارد لهو گوش دادن قرآن میگه: «وَاجْتَنِبُوا قَوْلَ الزُّورِ»؛ (حج: 30) امام صادق(ع) میفرماید: اجتناب کنید از قول زور یعنی اجتناب کنید از ساز و آواز و همین موسیقی که ما میگیم میخواد بخوابه موسیقی روشن میکنه میگه من میخوام بخوابم باید با نوار بخوابم با نوار بیدار بشوم با نوارم میذاره میگفتن یه موقع تو یکی از این دامداریها رفتم سرکشی گفت حاج آقا مایه موسیقی ملایمی برا این گاوها میذاریم بشتر شیر میدن گاوآ از کجا یاد گرفتی؟ گفت: دانشمندان میگن گفتم خیلی خب باشه یه چند وقت دیگه گذشت اومد پیشم گفتم هنوزم برا گاوآت موسیقی میذاری؟ گفت: نه حاج آقا قطعش کردیم گفتم چرا؟ دانشمندان اختراع کردن که اگر موسیقی برا گاو بگذاری گاو بیشتر شیر میده اما عمرش کم میشه حالا انسانی هم که زیاد موسیقی گوش میده عمرش کم میشه دانشمند آلمانی اون ثابت کرده که موسیقی زیاد عمر کم میکنه فیتیلة عمرتُ میده پایین بسمه دیگه.
صلی الله علیک یا مظلوم یا أبا عبدالله؛
«اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَيْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَيْنِ عَلى اَصْحابِ الْحُسَيْنِ»
ما را که غیر داغ غمت بر جبین نبود نگذشت لحظهای که دل ما غمین نبود
هر چند آسمان به صبوری چو ما ندید ما را غمی نبود که اندر کمین نبود
راهی اگر نداشت به آزادی و امید رنج و اسارت این همه شورآفرین نبود
آمد خدمت امام سجاد(ع) عرض کرد آقا در این سفر کربلا و کوفه و شام کجا به شما سخت گذشت؟ آقا فرمودند: شام شام شام چرا آقا شام به شما سخت گذشت؟ فرمود: برای اینکه سه روز مارو پشت دروازة شام معتل نگه داشتن دستور دادن تمام شهر شامرو آذینبندی کردن چراغانی کردن دستور دادن تمام مردان لباس نو پوشیدن زنآ آرایش کردن تمام شهر زینت دادن آی وقتی روز سوم مارو وارد دروازة ساعات کردن دستور دادن مارو از محلة یهودیها وارد کنن یهودیهایی که کینة پیغمبر به دل داشتند از یه طرف سنگ به ما میزدن از یه طرف توهین به ما میکردند آقا فرمود: دست من بسته بود از روی پشتبام این زن یهودیه ظرف خاکستری روی سرم ریخت داخل این ظرف خاکستر دانههای آتش بود عمامة منو سوزاند سرم آتش گرفت ای وای امان امان کوچه به کوچة شام در بازار شام مارو گردوندن همه بگید یا حسین...
نَسئَلُک اَلّلهُمَ و نَدعُوک بِاسمِکَ العَظيمِ الاَعظَم الاَعَزِ العَجَّلِ الاَکرَم بحق حسين يا الله
يَا اللَّهُ يَا رَحْمَانُ يَا رَحِيمُ، يَا مُقَلِّبَ الْقُلُوبِ ثَبِّتْ قَلْبِي عَلَى دِينِكَ
به ابیعبدالله قسم همة مارو ببخش و بیامرز
بحق زینب فَرَجِ مهدی را برسان
مریضامون شَفا مرحمت فرما
کشور و ملت و رهبر و جوانها، حضار محترم مجلس، محافظت بفرما.
امام، شهدا، اموات این جمع غریق رحمتت بفرما.
باران و برکات و رحمتترو بر ما نازل فرما.
شر دشمنان به خودشون برگردان
این قلیل زیارت و توسل را از بانی محترم و اهل مجلس به کرمت قبول بفرما
بِرَحْمَتِکَ يا اَرْحَمَ الرَّاحِمينَ.
بخش تهیه محتوای سایت تخصصی منبرها