حجت الاسلام والمسلمین عدالت 23-11-93 (درس هایی از زندگی زنبور عسل)
درسهایی از زندگی زنبور عسل
اعوذ بالله من الشیطان العین الرجیم
بسم الله رحمن الرحیم
الحمدلله رب العالمین الصلاة والسلام علی سید الانبیاء والمرسلین حبیب اله العالمین ابی القاسم محمد(صلی الله علیه وآله و سلم ) اطیبن الطاهرین المعصومین المکرمین و لعن دائم علی اعدائهم اجمعین من الان الی قیام یوم الدین.
«اللّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الْحُجَّهِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَ عَلى آبائِهِ فی هذِهِ السّاعَهِ وَ فی کُلِّ ساعَهٍ وَلِیّاً وَ حافِظاً وَ قائِدا وَ ناصِراً وَ دَلیلاً وَ عَیْناً حَتّى تُسْکِنَهُ أَرْضَک َطَوْعاً وَ تُمَتِّعَهُ فیها طَویلاً»
مهدیا صورت زیبای تو دیدان دارد
سخن از لعل لبان تو شنیدن دارد
چشم من هر سحر از هجر رخت خونبار است
اشک من در غم تو شوق چکیدن دارد
قامتم خم شده از هجر قد و قامت تو
بار دیدار جمال تو خمیدن دارد
آقا میشود جرعهای از جام ولایت بچشم
که می از جامه ولای تو چشیدن دارد
هدیه به پیشگاه مقدس و منور آقا حجت بن الحسن العسکری و اجداد طاهرینش مخصوصاً عمه سادات حضرت فاطمه معصومه(س) صلوات.
هدیه به محضر امام، شهدا، مراجع تقلید، علما، بزرگان، خیرین، اساتید منسوبین به جمع حاضر و به جهت سلامتی همه شیعیان حضرت مهدی(عج) سلامتی مراجع رهبر معظم انقلاب سلامتی خودتان و خانواده شریفتان و شفای مریضهایتان یک صلوات حسینی ختم کنید.
یکی از موجوداتی که در قرآن کریم هم خداوند متعال یک سوره را به نام او رقم زده و هم با واژه «وحی» دستوراتی را به او ابلاغ کرده، موجودی است به نام «زنبور عسل».
سوره مبارکه «نحل» از موجود کوچک اما با مهارتهای عظیم زندگی، با دو آیه بیش از 40 دستور از مهارتهای زندگی و سبک زندگی را برای شناخت مردم و استفاده مردم معرفی میکند.
اولاً قبل از ورود به این دو آیه ما در روایات نداریم که پیغمبر اکرم(ص) یا اهلبیت(ع) بفرمایند مثل فلان حیوان باشید. مثل او باشید نه، در روایات نداریم. صفاتی را داریم در روایات که این صفت، صفت خوبی است. اما مثل او بودن جایگاه انسان کجا و جایگاه حیوان کجا!. تنها جایی که در کلام امیر المؤمنین در نهج البلاغه و روایت پیغمبر میفرماید مثل این موجود باشید «زنبور عسل» است.
روایت امیر المؤمنین(ع) «کن کالنحل ولا تکن کالنمل» روایت پیغمبر «کونوا کنحل ولا تکونوا کالنمل».
دو تا حیوان را در این روایت دو تا موجود و دو تا حشره را کنار هم قرار میدهد و میفرماید مثل این باشید و مثل اون نباشید. شباهتهای زیادی دارند این دو حیوان این دو تا موجود،
اولاً به صورت گروهی زندگی میکنند هر دوی اینها به صورت اجتماعی زندگی میکنند اینها هم برای بشر درس است. اجتماع، گروه وقتی متحد میشوند کار از آن ساخته است. دید در راهپیمایی دیروز مردم معجزه آفریدند به صورت گروهی کار و زندگی میکنند متحدند.
دوم هر دوی این موجودات از نظم خاصی در زندگی برخوردارند استفاده از نظم. اما تفاوتهای زیادی هم با هم دارند. تفاوتها که در این روایت حضرت میفرماید مثل این باشید نه مثل آن. از این آیه شریفه قرآن مشخص میشود. «وَ أَوْحى رَبُّكَ إِلَى النَّحْلِ أَنِ اتَّخِذي مِنَ الْجِبالِ بُيُوتاً»[i] سه تا دستور العمل قرآن کریم و خدای متعال به زنبور عسل ابلاغ میکند با این سه دستور العمل حضرات علمای اخلاق با استفاده از آیات و روایات بیش از 40 مهارت زندگی در ذیل این آیات شریفه در مباحث اخلاقی نوشتهاند.
سه تا دستور العمل: اولاً «وَ أَوْحى رَبُّكَ» به هیچ حیوانی دیگری قرآن واژه «وحی» استفاده نمیکند. اگر چه در مفردات راغب آنجا الهام ناخودآگاه غریزی ترجمه و معنا میکند با آن الهام خودآگاه یا القاء تفاوت دارد «وَ أَوْحَيْنا إِلى أُمِّ مُوسى»[ii] آن وحی درجهای است این درجهای. اما بالاخره از این واژه در جای دیگر برای حیوان دیگر استفاده نشده. و این امتیاز زنبور عسل است «وَ أَوْحى رَبُّكَ إِلَى النَّحْلِ» خدا وحی میکند به زنبور عسل. خب که چه؟
دستور العمل اول مساله مسکن است. خانه و خانه سازی در چه محیطی کجا باید خانه ساخت چه شرایطی باید داشته باشد مسکن شما که خروجی تو «يَخْرُجُ مِنْ بُطُونِها شَرابٌ»[iii] خروجی تو عسل مصفا باشد. اولین مساله، مساله مسکن است «أَنِ اتَّخِذي مِنَ الْجِبالِ بُيُوتاً وَ مِنَ الشَّجَرِ وَ مِمَّا يَعْرِشُونَ»[iv] به جای بلندی از جهت مسکن این دستور العمل اول.
دستور العمل دوم: «ثُمَّ كُلي مِنْ كُلِّ الثَّمَراتِ»[v] بعد از مساله سکونت بحث امرار معاش و خوراک اوست.
اگر میخواهید خروجی شما عسل باشد باید از ثمرات بخورید «يا أَيُّهَا الرُّسُلُ كُلُوا مِنَ الطَّيِّباتِ»[vi] اگر میخواهید خرجیات «وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ» باشد میخواهید عمل صالح از این اعضای رئیسه بدن هفت عضو رئیسه بدن به تعبیر علمای علم اخلاق اگر میخواهی چشم، گوش، زبان، دست، شکم، شهوت، قدم خروجی آنها عمل صالح باشد «كُلُوا مِنَ الطَّيِّباتِ» اینجا به زنبور عسل هم وحی میکند «كُلي مِنْ كُلِّ الثَّمَراتِ» تو تفاوت داری با مورچه چرا؟ چون مورچه اگر خانهی او را تخریب کنید اگر خانه او را آشکار کنید تمام آنچه که در خانه اوست از زبالهها، کثافات و نجاسات. اما زنبور عسل خانه او را اگر تخریب کنید عسل است «فيهِ شِفاءٌ لِلنَّاسِ» پس اگر میخواهید خروجی اعمالتان در زندگی خروجی تو شیرین باشد «كُلي مِنْ كُلِّ الثَّمَراتِ» دقت کنید سر چه سفرهای مینشینید.
«يا أَيُّهَا الرُّسُلُ كُلُوا مِنَ الطَّيِّباتِ وَ اعْمَلُوا صالِحاً» شرط دارد عمل صالح. اگر توفیق زیارت پیدا میکنید «كُلُوا مِنَ الطَّيِّباتِ» توفیق زیارت، توفیق نماز شب، توفیق عبادت. این دستور العمل دوم.
دستور العمل سوم این است که «فَاسْلُكي سُبُلَ رَبِّكِ ذُلُلاً»[vii] دستورات خدا آن چیزهایی که برای ایاب و ذهابت برنامه ریزی کرده واجبات و محرمات مسیر زندگی را از خدا بگیر. یعنی احکام شرعیات. احکام شرعی را بگیر و استفاده کن. حالا که خدا حلال خوردی حالا که مسکنت مسکنی خوبی است جای خوبی است، در احکام هم احکام خدا را بگیر. این سه تا دستور. خب حالا این روی این مساله «فَاسْلُكي سُبُلَ رَبِّكِ ذُلُلاً» اینجا زیستشناسانی مثل مترلینک مطالبی را عنوان میکنند. بیشترین مطلب را در میان حشرات شما در ذیل بحث زنبور عسل میبینید چه وحشی و چه اهلی آن.
مترلینگ در تحقیقاتش مینویسد: زنبور عسل با این عمر کمی که دارد، عمرش خیلی کوتاه و کم است برای یک کیلو عسل چند میلیون گل را باید گرده افشانی و شهد آن را خارج کند. دستورات خدا را به او عنایت کنید چند میلیون گل را باید ملاقات کند.
درس اول در سبک زندگی از زنبور عسل این است که اولاً زنبور عسل ملاقات میکند در زندگی خود گلها را انتخاب الگو در تمام عمرش گل هست. من و شما باید اگر بخواهیم خروجی زندگی ما شیرین باشد باید در الگو، الگوی ما گلهای جامعه باشند. فقط دنبال گل هستند تا شهد گل را بگیرد برای انتفاع به مردم و گرده گل را بگیرد برای خانوادهاش این درس اولی است که از زنبور عسل میشود آموخت. گلها را باید دید. شما در سیر زندگی علما نسبت به مردم و خانواده ببینید، اخلاق آنها الگویشان پیامبر و ائمه معصومین بودند. در اخلاقیات. گاهی اوقات خدا رحمت کند مرحوم سید عبدالهادی شیرازی در کل این 90 سال زندگیاش همسرش میگوید 70 سال با این مرد زندگی کردم در این 70 سال یک مکروه از منطقه لسان او و دهان او خارج نشد. از منطقه لسان او یک جمله خشن صادر نشد چون الگوی او پیغمبر خروجی زبان او شیرین است در زندگی. فرق میکند با زنبور عسل مورچه. مورچه خروجی او چیست؟ مورچه مصرف گرا است. زنبور عسل تولید کننده است. او تخریب کننده است ولی زنبور عسل آبادگر است آباد میکند نفع او به مردم میرسد.
پیغمبر اکرم(ص) از منطقه زبان او نفع زبان او به مردم میرسد. علما هم همینطور. در سیره علما هم باید ببینید. از منطقه زبان او مکروهی ندیدم. 70 سال او را آزمایش کردم که ببینیم اگر ناراحت بشود چه میشود؟ دیدم حتی در وقت ناراحتی ابدا. این درس اول.
درس دوم در زندگی زنبور عسل از این آیه درست استفاده کردن است. کوچکترین شکوفه گل، توسط زنبور عسل گره افشانی میشود ولی در تعامل با این ذره کوچکترین آسیبی به این شکوفه نمیزند. چگونه تعامل میکند با این گل که آسیبی به این گل نزند در تعامل با او. این یک درس است برای زندگی انسان که در تعامل با افراد اجتماع در منزل با همسر و فرزندان در تعامل با آنها کوچکترین آسیبی به آنها نزند انسان.
مگر چقدر وزن دارد زنبور عسل اگر جنازه یک زبور عسل را در ترازوی دیجیتالی طلا فروشان قرار بدهیم وزنی را نشان نمیدهد با دم و بازدم شما جابجا میشود اما این موجود به این ریزی درسهای عظیمی را برای بشر دارد. به همین دلیل قرآن کریم حلوا حلوایش میکند اسمش را میآورد و با واژه وحی دستور العمل میدهد. درس دوم در تعامل با همسر و فرزندان و دیگران انسان آسیبی به دیگران نزند. میتواند اینطوری باشد؟
انبیاء را ببینید. حالا در بحث سبک زندگی ببینید یک پیغمبر همسرش از جهت دین و خدا و وحی خائن میشود چون میرود مسلمانها را اسامیشان را افشا میکند میآیند مسلمانهایی را که متدین شدند اینها را پشیمان میکند تهدید میکند با اینکه قرآن میفرماید این خائن است «فخانتاهما هما» اینها خائناند. اما شما ببینید جناب نوح و لوط پیامبر با این دو همسر در تعامل یک واژه خشن نمیبینید نه تنها در واژهگان و الفاظ نه تنها در افعال هیچ خشونت در زندگی آنها در تعاملشان نمیبینید. دو تا امام و دو تا همسر داشتند اینها بد کردند با امام حضرت مجتبی حضرت جواد علیه السلام شما ببینید در زندگی اینها یک مرتبه نشد که امام مجتبی خشونت به خرج بدهد چه در گفتاری چه در رفتاری هیچ کدام. چه در نوشتاری یک جمله از امام مجتبی برای بعد خودش وصیت نکرد که بعد از من با این همسر خائن اینطوری مقصر این بود. هر چه آمد امام سوم علیه السلام سید الشهداء گفت برادرم چه کسی تو را مسموم کرده است هر چه اصرار کرد وجود مقدس سید الشهداء امام مجتبی چیزی نگفت. بعد از شهادت امام مجتبی خودش خودش را لو و افشاد کرد. اما اینجا میبینید که در تعامل بهترین تعامل را از این دو تا امام با این دو همسر خائن.
درس سوم محصول زنبور عسل، عسل است که شیرینترینهاست. اگر این همه راه را به تعبیر این دانشمند میگوید به اندازه 70 صوتی پرواز کل این منطقه را میگردد. در این عمر کوتاهش این همه پرواز میکند و خودش را در خطرات حیوانات دیگر حشرات دیگر زنبورهای وحشی دیگر نجات میدهد تا خودش را به این گل برساند. وقتی که شهد گل را گرفت در این لابراتوار خودش در این کارخانه ساخت مواد شیمیایی خودش شهد تلخ گل را از مسیر در این مسیر تا رسیدن به کندوی خودش تبدیل به عسل میکند. شهد تلخ تبدیل به عسل مصفا و شیرین. این درس است که در هر کجا که تلاش میکنید در هر محیط کاری که کار میکنید گاهی اوقات کاری که شما به عهده دارید کار تلخی است کار شیرینی نیست کار پر زحمتی است کار سخت و طاقت فرسایی است خیلی اذیت میشوید خیلی دشمنیها میبینید خیلی کلمات درشت میشنوید اما تمام این تلخیها مثل این شهد تلخ گل همه را در وجود خودت وقتی گرفتید وقتی وارد خانه میشوید خروجی تو از تمام اینها عسل باشد برای خانواده این درس بزرگی است از زنبور عسل.
درس چهارمی که از زنبور عسل میشود آموخت این است که: محیط سازی برای این عسل آن کانون گرمی که تو ایجاد کردید برای تربیت فرزندان این محیطی که ایجاد میکنید چه محیطی است. تعاملی که با همسر و فرزند دارید محیطساز است تربیت فرزندان در این محیط است نه بحث مسکن بحث محیطی که ایجاد کردید در این مسکن محیط عاطفی محیط لطف محیط ظرافت محیط چیست؟ یا نه آن شخص محیط زندگی خودش را با خشونت حالا ببینید زنبور عسل قبل از اینکه این عسلها را بیاورد با همه آن تلخیها میآید موم سازی میکند اینها همه دستورات خداست. «فَاسْلُكي سُبُلَ رَبِّكِ» راه خداست احکامی که از خدا گرفته غریزی است. لحظه به لحظه داره رصد میکند چیزی را که خدا به او دستور داده. اول موم را در آن خانههای شش ضلعی که دانشمندان میگوید از عجایب روزگار است خانه سازی و محیط سازی زنبور عسل. حالا خانهاش در جبال در کوهها بالای بلندیها با استفاده از کندوها یا غیر کندوها اما خودشان محیطی که برای پرورش عسل درست میکند برای نگهداری عسلش درست میکند آن مومی است که این عسل را از گرما و سرما موم خیلی ظریف است اما از سرما و گرما محافظت میکند. محیط پرورشی است برای نوزادان و اهلبیتش. این درس چهارم است که با استفاده از این میشود محیط زندگی را شیرین کرد.
واما درس پنجم از بیش از 40 درس از این موجود ریز این است که سرافرازی و صبوری این زنبور عسل است. این موجود بسیار ریز خدا به او دستور داده است صبحگاهان یک تعدادی از کندو خارج شوند اینها برای کسب اطلاعات. دانشمندان میگویند که اینها کارشان جمع کردن شهد گل و عسل نیست اینها فقط برای اطلاعات باغستان کجاست؟ باغ گل کجاست؟ بهترین منطقه را شناسایی کنند بعد برگردند به افرادی که موظفاند در شهد گل و رفتن به سراغ گل آدرس دقیق به اینها میگویند اینها به دنبال آن آدرس میروند بعد شهد گل را میگیرند برمیگردانند با تمام این مکافاتها سرافراز برمیگردند با صبوری آن وقت دانشمندان میگویند که در این مسیر آن قدر بال میزند آن قدر تلاش میکند آن قدر رفت و آمد می کند که در این مسیر رفت و آمد تمام بالهای اینها مجروح میشود و از جراحتها جانش را فدا میکند اما دست از تلاش و اجتهاد خودش بر نمیدارد. یک موجود بسیار ریز این هم یک درس است. «کونوا کالنحل ولا تکونوا کالنمل» تلاش انسان در زندگی خروجی او در زندگی چه خروجی برای زندگی خودش دارد از این خانه و خانواده عمل صالحش در زندگی.
خدا رحمت کند مرحوم آقا میرزا جواد آقای تهرانی(ره) مشرف شده بوده حرم امام رضا(ع) آن چند شبی که آنجا مهمان مشهد الرضا بودند آقا یک شب دیر میآید یک شب از شبها دیر از حرم به منزل برمیگردد برف سنگینی هم آمده بوده. میآید دستش را میکند در جیبش میبینید که کلید نیاورده هر شب کلید دستش بوده درب را باز میکرد آخر شب بچه و خانواده را بیدار نمیکرد. اینجا میبینید کلید ندارد فراموش کرده. خب خدایا چه کنم دلم راضی نمیشود در بزنم خانوادهام را از خواب ناز بیدار کنم. در احوالاتش ببینید. مرحوم آقا میرزا جواد آقای تهرانی(ره) آنجا پشت حیاط روی برفها عبایش را روی سرش میکشد و مینشیند دو سه ساعت پشت در نزدیک سحر هر شب آقا از خواب بیدار میشد یک ساعت و نیم به اذان آقا وضو میگرفت میآمد حرم، خانمش بیدار میشود میبیند که چرا آقا روشن نشده چه شد هر شب بلند میشد آقا میآید در را میزند میبینه کسی نیست چراغ را روشن میکند میبیند که آقا نیست. خدایا آقا منزل نیامده چی شده، میاد در را باز میکند در حیاط نیست میاد در کوچه را باز میکند میبیند آقا عبا را انداخته روی سرش نشسته میگه آقا اینجا چکار میکنید؟ آقا میفرماید کلید یادم رفته بود. عرض میکنه آقا خب در میزدید؟ آقا میگوید دلم نیامد شما و بچهها را از خواب بیدار کنم. تعاملی که در محیط خانه و خانواده علمای علم اخلاق با خانه و خانواده داشتند با همسر و فرزندانشان.
خب روز پنجشنبه و امشب هم شب زیارتی سید الشهداء و شب جمعه.
السلام علیک یا ابا عبد الله
شادی هر دو جهان بی تو مرا جز غم نیست
جنت بیتو عذابش زجهنم کم نیست
دم مردن آقا اگر پا به سرم بگذاری
عمر جاوید به شیرینی آن یک دم نیست
حسین جان، انشاءالله همین طور که در این حرم نشستهاید، منتظر نماز. به همین زودیها در حرم ابی عبدالله.
هم خدا داند و هم خلق خدا میداند
جایی از عشق تو خالی به همه عالم نیست
تو ماها رسم است که هر که میخواهد از دنیا برود، میگویند سینهاش را سبک کنید، دکمههای پیراهنش را باز کنید تا راحت جان بدهد. وقت رحلت رسول الله(ص) یک وقت چشمان مبارکش را باز کرد صدا زد علی جان، حسینم را بیاور و روی سینه من بگذار. ابی عبد الله را برداشت روی سینه پیغمبر. پیغمبر دست و صورت و زیر گلوی حسین را میبوسد و گریه میکند، زینب چهار ساله ایستاده این منظره را تماشا میکند. در ذهنش نگه داشت کجا یادش آمد کربلا. لحظهای که کنار گودال قتلگاه صدا زد حسین یوم علی صدر المصطفی آن روز روی سینه پیغمبر دیدم تو را امروز روی خاک گرم کربلا.
صلی الله علیک یا مظلوم یا ابا عبد الله.
نسئلک وندعوک باسمک یا الله.
خدایا همه ما را ببخش و بیامرز
بحق زینب فرج مهدی را برسان
مریضایمان را شفا مرحمت فرما
امام شهدا و امواتمان را غریق رحمتت بفرما
کشور ما ملت با کرامت ما رهبر معظم ما جوانها حضار محترم مجلس محافظت بفرما
باران و برکات و رحمتت را بر ما نازل فرما
شر دشمنان به خودشان برگردان
این قلیل زیارات و توسلات به کرمت قبول بفرما
برحمتک یا ارحم الراحمین
پی نوشت:
- نحل / 68.
- قصص / 7.
- نحل / 69.
- نحل / 68.
- نحل / 69.
- مؤمنون / 51.
- نحل / 69.
بخش تهیه محتوای سایت تخصصی منبرها
استفاده از این مطلب صرفا جهت آماده سازی منبر است.
کلیه حقوق برای سایت تخصصی منبرها محفوظ است.هرگونه بازنشرمکتوب یا دیجیتال،و استفاده در نرم افزار یا موارد دیگر شرعا اشکال داشته و منوط به اجازه کتبی از مدیر سایت تخصصی منبرها است.
- بازدید: 257
- نسخه مناسب چاپ