پایگاه تخصصی منبرها

داستان حضرت زکریا علیه السلام 3

تاریخ انتشار:
دوران رسالت حضرت زکریا نبی(ع)، در آستانه ی ولادت حضرت عیسی(ع)، منجی بزرگ بنی اسرائیلیان و ختم کننده ی پیامبران بنی اسرائیلی بود. مردی که مؤمنان بنی اسرائیل، سالهای سال به وعده ی آمدن او دل خوش کرده بود. حضرت زکریا(ع)، که باجناغ جناب عمران می شد...
داستان حضرت زکریا علیه السلام 3

داستان حضرت زکریا علیه السلام. 3

داستان پیامبران

پریشانی حال زکریّا(علی نبینا و آله و علیه السلام) پایان نداشت. روز سوم بود و هنوز اشک باریدنش به اتمام نرسیده بود؛ چرا که خداوند از سرّ «کهیعص»(1) با خبرش ساخته بود. زکریا(ع) از کاف کربلا، کمرش خم شده بود و از «های» هلاکت عترت پیامبر آخر الزّمان، محمّد(صلی الله علیه و آله) های های می گریست. او را «یاء» یزید برمی آشفت و «عین» عطش، آتش می زد و «ص» صبر، بی قرار می ساخت.(2)

او میان محراب «بیت المقدّس» نشسته بود و فارغ از چانه زنی های بنی اسرائیل گناهکار بر سر مال ربا، از درد محبوبش «حسین(علیه السلام)» می گریست. آنگاه دل شکسته از این مصیبت، رو به درگاه تعالی کرد و خواهش کرد: ««پروردگارا، از جانب خود، فرزندى پاک و پسندیده به من عطا کن، که تو شنونده ی دعایى.»(3) زکریا(ع)، تا آن زمان پیری، فرزندی نخواسته بود؛ امّا اینک، با شنیدن این مصیبت، دلش می خواست فرزندی چون حسین(ع) داشته باشد تا نظاره گر شهادتش باشد و نزد خدای بزرگ و عزیز، اجری ببرد.(4)
«پس در حالى که ایستاده [بود و] در محراب [خود] دعا مى ‏کرد، فرشتگان، به او ندا دادند: «خداوند تو را به یحیى، تصدیق کننده ی کلمة الله، آنی که بزرگوار و خویشتندار و پیامبرى از شایستگان است، مژده مى ‏دهد.»(5)

زکریّا(ع) گفت: «پروردگارا! چگونه فرزندى برای من خواهد بود؟ در حالى که پیرىِ من بالا گرفته است و زنم «نازا»ست! سروش آمد:«پروردگار تو چنین است؛ او هر چه بخواهد مى ‏کند.»(6)

گفت: «پروردگارا! براى من نشانه‏ اى قرار بده.»
فرمود: «نشانه‏ ات این است که سه روز با مردم، جز به اشاره سخن نگویى.  پروردگارت را بسیار یاد کن و شبانگاه و بامدادان [او را] تسبیح گوى.»(7)
زکریای نبی(ع) از محراب خود بیرون آمد. راست می گفت مریم پاک و پاکزاده(سلام الله علیها): «خداوندِ او بی حساب روزی می بخشید...»(8)

زکریّای نبی(ع)، سرپرست مریم پاک نهاد(س)

دوران رسالت حضرت زکریا نبی(ع)، در آستانه ی ولادت حضرت عیسی(ع)، منجی بزرگ بنی اسرائیلیان و ختم کننده ی پیامبران بنی اسرائیلی بود. مردی که مؤمنان بنی اسرائیل، سالهای سال به وعده ی آمدن او دل خوش کرده بود. حضرت زکریا(ع)، که باجناغ جناب عمران می شد، به دستور خداوند، کفالت و سرپرستی مریم مطهّر(س) را بر عهده گرفت.(9)
در روایات آمده است که زمانی که حضرت عیسی(ع) به دنیا آمد، پس از آنکه در آغوش مادرش به پاکی مادرش شهادت داد، تا دو سال سخن نگفت؛ چرا که مقام حضرت عیسی(ع) بالاتر از حضرت زکریا(ع) بود؛ بنابراین اگر می خواست سخنی بگوید، حضرت زکریّا(ع) باید از ایشان تبعیت می کرد. به همین خاطر حضرت عیسی(ع) تا دو سال بعد از آن ماجرا، کلمه ای سخن نگفت تا مردم از سخنان زکریای نبی(ع) پیروی کنند یا به عبارت علمی اش حجّیت حضرت زکریا(ع) بر مردم باقی بماند.(10)

حضرت زکریّا(ع) تهمت های بسیاری از جانب بنی اسرائیلیان، که در آن زمان منحرف شده بودند، شنیدند. از تهمت های بسیار درباره ی فرزند دار نشدنشان تا رابطه داشتن آن پیامبر معصوم با حضرت مریم(س)!(11) در نهایت بنی اسرائیل که به دنبال خاموش کردن ندای حقّ زکریای نبی(ع) بودند، ایشان را به طرز وحشیانه ای به قتل رساندند که شرح آن را می توانید در «پیشوایان تاریکی: قاتلان ارّه به دست زکریای نبی(ع)» بخوانید.

از حضرت زکریا(ع) فرزند پاک و پاک سرشتی به جای ماند به نام «یحیی(ع)» که به برکت دعای خالصانه ی زکریای نبی(ع)، در میان فرزندان پیامبران، بیشترین شباهت را با ارباب بی کفن کربلا، حضرت اباعبدالله(ع) داشت.

پی نوشت:

1. از حرف مقطعه در قرآن کریم تعابیر مختلفی ذکر شده است؛ به عقیده ی ما بهترین روش برای تحلیل حروف مقطعه، شناسایی آنان از زبان اهل سرّ و معادن علم خداوند، حضرات معصوم(علیهم السلام) است. لازم به ذکر است که «کهیعص» نخستین آیه از سوره ی مبارکه ی «مریم» است.
2. بر مبنای روایتی از حضرت مولانا صاحب الزّمان(ارواحنا له الفداء)، ابن بابویه، محمد بن على، «کمال الدین و تمام النّعمه»، ترجمه پهلوان‏، قم، دارالحدیث، چاپ اوّل، 1380، ج 2، ص 202.
3. آل عمران: 38.
4. بر مبنای روایتی از حضرت مولانا صاحب الزّمان(ارواحنا له الفداء)، ابن بابویه، محمد بن على؛ همان.
5. آل عمران: 39.
6. همان: 40.
7. همان: 41.
8. برگرفته از آل عمران: 37.
9. همان.
10. برگرفته از روایتی از امام باقر(علیه السلام)، کلینى، محمد بن یعقوب، «أصول الکافی»، ترجمه مصطفوى، تهران، دارالکتب اسلامیه، چاپ اوّل، 1369، ج‏2 ؛ ص220.
11. ابن بابویه، محمد بن على، علل الشرائع / ترجمه ذهنى تهرانى - ایران ؛ قم، چاپ: اول، 1380، ج‏1 ؛ ص283.
* روایات با استفاده از نرم افزار جامع الاحادیث نور نسخه ی 3/5 گردآوری شده است.

منبع:mastoor.ir

برچسب‌ها