ده پرتو از مشترکات دو بانوی بهشتی(پرتو پنجم:صفت عالمه)
نویسنده:مهدی رضوانی پور
ده پرتو از مشترکات دو بانوی بهشتی
پرتو پنجم: صفت عالمه
علم و آگاهى انسان مقدمه عمل اوست که همچون مشعلى فروزان، راه طاعت و بندگى را روشن نموده، بصیرت و بینایى را براى او به ارمغان مىآورد. مولاى متقیان، على(ع) خطاب به کمیل بن زیاد مىفرماید:
«مَعرفةُ الْعِلْمِ دِینٌ یُدانُ بِهِ، بِهِ یَکْسِبُ الْاِنْسَانُ الطّاعةَ فِى حَیَاتِهِ، وَ جَمِیلَ الْاُحْدوثَةِ بعدَ وَفاتِهِ؛(71)
شناخت علم، دینى است که با آن پاداش داده مىشود، و انسان در دوران زندگى خود با آن خدا را اطاعت مىکند و پس از مرگ نام نیک به یادگار مىگذارد«.
علم،نیاز همیشگی بشر:
یکى از نیازهاى همیشگى بشر، نیاز فطرى و عطش او به دانستن و میل و گرایش به خروج از وادى ظلمانى جهل و نادانى و ورود به عرصه نورانى علم و آگاهى مىباشد. از این رو، سزاوار است که با تأسى به پیامبر ختمى مرتبت(ص) همواره نواى:
«رَبِّ زِدْنى علماً»(72)
را از نهاد جان بر آوریم و در خواست علم و آگاهى از ذات ربوبى نماییم؛ علمى که نافع به حال دنیا و آخرت مىباشد و ثمراتى جانفزا را برایمان به بار مىآورد؛ یعنى علم به معارف الهى و در رأس آنها علم توحیدى که به بیان امام صادق(ع) برترین عبادت است:
«اَفضلُ الْعِبادةِ العلمُ باللّهِ؛(73)
برترین عبادت علم و آگاهى به خداست»؛ همان که در کتاب آسمانى ما، قرآن کریم، در کنار عبادات و طلب مغفرت از رب ذکر شده است:
«فَاعْلَمْ اَنَّهُ لاَ الَه اِلاَّ اللَّه وَ اسْتَغْفِرْ لِذَنْبِکَ و للْمؤمنینَ و المؤمناتِ؛(74)
پس بدان که معبودى جز خدا نیست و براى گناه خود و مردان و زنان با ایمان استغفار کن.»
صفت عالمه برای کریمه:
صفت «عالمه» از جمله اوصافى است که براى حضرت فاطمه معصومه(س) به کار رفته و نشانگر آن است که نهال وجود کریمه اهل بیت(س) از چشمه سار علوم و معارف پدر بزرگوار و برادر گرامىاش به بهترین وجه سیراب گشته است؛ به گونهاى که در کوتاهترین زمان ممکن بدان درجه از رشد و کمال در علم و معرفت دینى رسید که نقل کردهاند:
روزى عدهاى از شیعیان امام کاظم(ع) جهت دریافت پاسخ براى پرسشهاى دینى خود به شهر مدینه رهسپار شدند، ولى چون آن حضرت در مسافرت بود و آنها ناگزیر به بازگشت بودند، به ناچار سؤالات خود را نوشتند و به افراد خانواده امام تحویل دادند تا در سفر بعد، جواب آنها را دریافت نمایند.
زمان خداحافظى با تعجب دیدند که حضرت فاطمه معصومه(س) _در حالى که تنها ده سال داشت_ پاسخ پرسشهاى آنان را نوشته است. هنگام مراجعت در بین راه با امام موسى بن جعفر(ع) ملاقات نمودند و ماجرا را به عرض ایشان رساندند. امام آن نوشته را از آنها گرفت و مطالعه نمود و چون پاسخها را درست یافت، لبخند رضایت بر لبانش نقش بست و سه بار فرمود:
«فداها ابوها؛ پدرش به فدایش باد.»(75)
چون بود از خاندان وحى آن عالى نسب عالِم اسرار قرآن حضرت معصومه است(76)
صفت محدثه برای کریمه:
همچنین وصف «محدثه»(77) که از اوصاف کریمه اهل بیت، فاطمه معصومه(س) است، بیانگر علم و آگاهى این صفیّه آل طه(س) مىباشد. توضیح اینکه حدیث در اصطلاح علم درایه به کلامى اطلاق مىشود که حکایت از سخن یا فعل یا تقریر معصوم(ع) داشته باشد(78)
و محدِّث و محدِّثه به کسى گفته مى شود که سخن معصوم یا فعل و تقریر او را نقل کند. اهمیت این کار در آن است که سیره و روش علمى و معارف بىپایان حضرات معصومین(ع) نسل به نسل و در همه قرون و اعصار حفظ گشته، ثمرات آن به تمامى ابناى بشر مىرسد. رسول اکرم(ص) مى فرماید:
«مَنْ تعلَّمَ حَدیثینِ اثْنینِ یَنْفَعُ بِهِما نَفسَهُ اَوْ یُعَلِّمُهُما غیرَه فَیَنتَفِعُ بِهِما کانَ خَیْراً لَهُ مِنْ عِبادَةِ سِتِّینَ سنَةٍ؛(79)
کسى که دو روایت بیاموزد و خود از آن سود ببرد یا به دیگرى آموزد تا او از آنها بهره ببرد، برایش از شصت سال عبادت برتر است.»
نقل حدیث:
حضرت فاطمه معصومه(س)، از جمله زنان نادرى است که در شمار ناقلان حدیث قرار دارد و روایات گهربارى را براى مردم نقل نموده که از آن میان تنها روایات ذیل به دست ما رسیده است:
1. حدیث غدیر و منزلت
حضرت فاطمه معصومه(س) به نقل از حضرت فاطمه زهرا(س) مى فرماید:
«اَنَسیتُمْ قَوْلَ رَسُولِ الله(ص) یَوْمَ غَدیر خُمٍّ: مَنْ کُنْتُ مَوْلاَهُ فَعَلِىٌّ مَوْلاهُ، و قوله:اَنْتَ مِنِّى بِمَنْزِلَةِ هارونَ مِنْ موسى؛(80)
آیا فراموش کردید فرمایش رسول خدا(ص) را در روز غدیر؟ که فرمود: هر کس من مولاى اویم، على(ع) نیز مولاى اوست و [آیا فراموش کردید این سخن حضرت را که] فرمود: [یا على] نسبت تو به من همانند هارون به موسى(ع) است«.
2. دوستى آل محمد(ص)
به نقل از رسول اکرم(ص) فرمود:
«اَلاَ مَنْ مَاتَ على حُبِّ آل محمدٍ ماتَ شَهیداً؛(81) بدانید که هر کس با محبت آل محمد بمیرد، شهید مرده است«.
3. قم مرکز شیعیان
حضرت معصومه(س) وقتى در ساوه مریض شد، به همراهانش فرمود: مرا به قم ببرید؛ زیرا از پدرم شنیدم که فرمود:«قم مرکز شیعیان ما مىباشد.»(82)
4. محبّان حضرت على(ع)
حضرت فاطمه معصومه(س) از حضرت زهرا(س) روایت مى کند که پدرم رسول اکرم(ص) فرمود: شبى که مرا به آسمان (معراج) بردند، داخل بهشت شدم. در آنجا خانه اى از دُرّ سفید دیدم که میان آن خالى بود. آن خانه درى داشت که با دُرّ و یاقوت مزین شده بود و روى آن پردهاى کشیده بودند. وقتى سر بلند کردم، دیدم بر بالاى آن نوشته اند:
«لاَ اله الاَّ الله، محمد رسول الله، على ولى القوم»
و بر پرده نوشته شده بود:
«بَخٍ بَخٍ مِنْ مثل شیعةَ عَلىٍّ؛به به چه کسى مانند شیعه على است.»
وقتى داخل خانه شدم، قصرى از عقیق سرخ دیدم که وسط آن خالى بود. این خانه نیز درى داشت که پرده اى مزین به زبرجد سبز بر آن آویخته بودند. وقتى سر بلند کردم، دیدم بر فرازش نوشته اند: «محمد رسول الله، على وصى المصطفى«.
بر پرده نیز نوشته بودند:
«بشّر شیعة على بطیب المولد؛ شیعه على را به حلالزاده بودن بشارت ده.»
وقتى وارد شدم، به قصرى دیگر از زمرد سبز رسیدم که زیباتر از آن را هرگز ندیده بودم. درى از یاقوت قرمز داشت که با انواع لؤلؤها تزیین شده بود.
بر پرده آن نوشته بودند:
«شیعة على هم الفائزون؛ شیعیان على رستگاراناند.»
پرسیدم: دوست من جبرئیل! این قصر از آن کیست؟
پاسخ داد:
«یَا مُحمدُ، لِاِبنِ عَمِّکَ و وَصِیِّکَ عَلىِّ بْنِ اَبِى طَالِبٍ یُحْشَرُ النَّاسُ کُلُّهم یَومَ القیامةِ حُفَاةً عراةً الاَّ شیعةَ علىٍّ و یُدْعَى النَّاسُ بِاَسْمَاءِ اُمّهَاتِهم مَا خَلاَ شیعة علىٍّ فانَّهم یُدعونَ بِاَسماءِ آبائهم؛
اى محمد! این خانه پسر عمو و جانشین تو على بن ابى طالب است. در رستاخیز همه مردم جز شیعیان على پا برهنه و عریان محشور مىشوند و همه مردم جز شیعیان على با نام مادرشان خوانده مىشوند. شیعیان على با نام پدرانشان خوانده خواهند شد«.
درباره راز این مسأله پرسیدم، پاسخ داد:
«لانهم اَحَبُّو علیّاً فَطَابَ مَولِدُهم؛ چون على را دوست داشتند، ولادتشان نیک [و حلال] گردید.»(83)
قم جایگاه علم:
و اگر امروزه شاهدیم که مرکزیت حوزه علمیه و جایگاه علوم آل محمد(ص) در جهان تشیع، شهر قم مىباشد، در حقیقت، به برکت وجود آن خاتون دو عالم و منزلت علمى و معنوى اوست که چون مغناطیسى عظیم شیفتگان علم و معرفت را به سوى حرم مطهرش جذب نموده است، حقیقتى که امام صادق(ع) قرنها پیش نویدش را این چنین داده بود:
»سَتَخْلُو کوفةُ مِنَ المؤمنینَ و یأزِرُ عَنْهَا العلمُ کما تَأزِرُ الحیَّةُ فى جُحْرِها، ثُمَّ یَظْهَرُ الْعِلْمُ بِبلْدَةٍ یُقالُ لَها قُمْ و تَصِیرُ مَعْدِناً لِلْعِلمِ وَ الْفَضْلِ حَتَّى لاَ یَبْقى فىِ الْاَرْضِ مُسْتَضْعَفٌ فىِ الدّینِ حَتَّى الْمخَدَّراتِ فى الْحِجَال؛(84)
به زودى کوفه از مؤمنان خالى مى گردد و علم از آن همچون مارى که در لانه اش جمع مى شود، جمع و بر چیده مى گردد و سپس در شهرى که آن را قم مىگویند، آشکار مى شود و آنجا معدن علم و فضیلت خواهد شد. آن گاه در سراسر زمین [بر اثر گسترش علم از قم] هیچ کس حتى زنان پردهنشین باقى نمى مانند که از نظر دین [و آگاهى به مسایل آن] ضعیف و مستضعف باشند«.
مریم علیهاالسلام عالمه بود:
اما «عالمه» بودن حضرت مریم(س) از تصدیق او نسبت به کلمات ربوبى و کتابهاى انبیاى الهى معلوم مى گردد که
«صَدَّقَتْ بکلماتِ ربِّها و کُتُبِهِ و کانتْ مِنَ الْقانِتین؛(85)
او کلمات پروردگارش و کتابهاى او را تصدیق کرد و از مطیعان فرمان خدا بود»؛ زیرا چنین تصدیقى که ثمرهاش در عبادات خاضعانه او جلوه مىکند، جز در پرتو علم و معرفت نسبت به کلمات رحمانى و کتب آسمانى میسور نمى باشد.
همچنین عمق آگاهى و معرفت الهى دختر عمران را از کلامى مىتوان فهمید که در سنین نوجوانى در جواب زکریاى نبى(ع) عرضه داشت؛
«کُلَّمَا دَخَلَ عَلَیهَا زَکَریَّا الِْمحْرَابَ وَجَدَ عِنْدِهَا رِزْقاً قَالَ یَا مَریمُ اَنَّى لَکِ هذَا قَالتْ هُوَ مِنْ عِنْد اللَّه اِنَّ اللَّه یَرْزُقُ مَن یَشَاءُ بِغَیْرِ حِسابٍ؛(86)
هر زمان زکریا وارد محراب او مىشد، رزقى در نزد او مى دید. از او پرسید: اى مریم! این را از کجا آورده اى؟ گفت: این از ناحیه خداست. خداوند هر کس را بخواهد بى حساب روزى مى دهد.»
پی نوشتها:
71 . نهج البلاغة، حکمت 139.
72 . سوره طه: 20، آیه 114.
73 . بحارالانوار، ج 1، ص 215، ح 21.
74 . سوره محمد: 47، آیه 19.
75 . ر. ک: کریمه اهلبیت، صص 63-64.
76 . مجله «هنر دینى»، ش 10، ص 111، شعر از حیدر آقا تهرانى (معجزه(.
77 . اعلام النساء المؤمنات، ص 577.
78 . اصول الحدیث و احکامه فى علم الدرایة، ص 15: «الحدیث: هو کلام یحکى قول المعصوم او فعله او تقریره«.
79 . بحارالانوار، ج 2، ص 152، ح 44.
80 . الغدیر، ج 1، ص 196.
81 . آثار الحجة، ص 9.
82 . ودیعه آل محمد، ص 12.
83 . بحارالانوار، ج 65، ص 76، ح 136.
84 . بحارالانوار، ج 60، ص 213.
85 . سوره تحریم: 66، آیه 12.
86 . سوره آل عمران: 3، آیه 37.
- بازدید: 353
نسخه مناسب چاپ