تاریخ ارسال:08:27 - 1395/07/04 شناسه: 520

فضائل امیرالمؤمنین 28 (منبر ده دقیقه ای)فضیلت سوم

ماه مبارک رمضان
کسانی که خود را در امری که مستقیم مربوط به خداست که حتی پیامبری چون ابراهیم خلیل هم نمی تواند در آن دخالتی داشته باشد؛ مقدم می کنند و خود را به عنوان خلفیه رسول خدا می خوانند و سبب این همه اختلاف و گمراهی در امت می شوند، کافر هستند.

فضائل امیرالمؤمنین 28 (منبر ده دقیقه ای)فضیلت سوم

اصل حدیث:

عمر میگوید : امیرالمومنین علیه السلام از من و از ابی بکر به خلافت، اولی و سزاوارتر بود.

در روایتی از ابن عباس وارد شده است که:

کنت أسیر مع عمر بن الخطاب فی لیله،و عمر علی بغل و انا علی فرس،فقرأ آیه فیها ذکر علی بن ابی طالب فقال:أما و الله یا بنی عبد المطلب لقد کان علی فیکم أولی بهذا الأمر منی و من أبی بکر ...(الی ان قال)و الله ما نقطع امرا دونه، و لا نعمل شیئا حتی نستأذنه.

سند حدیث:

راغب،المحاضرات، ج 7، ص. 213

داستان حدیث:

در یکی از شبها من و عمر بن خطاب سیر می کردیم (همسفر بودیم) و عمر بر قاطر و من بر اسب بودم، پس آیه ای قرائت شد که در آن آیه نام علی بن ابی طالب یاد آوری می شد. پس (عمر بن خطاب) گفت:

آگاه باشید به خدا سوگند ای فرزندان عبد المطلب، به تحقیق که علی در میان شما سزاوارترین است به این امر (خلافت) از من و ابو بکر ...

(تا آنکه گفت): به خدا سوگند هیچ کاری را بدون او تمام نمی کنم. و عملی بدون اجازه او انجام نمی دهم.

شیوه استدلال:

اولا: در این قضیه هیچ تردیدی نیست که در هر امری آن فردی که "اولی" و "سزاوارتر" است می تواند مسئولیت آن امر را به عهده بگیرد و آنگونه که شایسته و بایسته است از عهده برآید.

ثانیا: اعتراف عمر نشان می دهد که به برتری امیرالمومنین علیه السلام بر خود و بر ابی بکر کاملا واقف و عالم بوده است. لذا از روی جهل و فراموشی یا خطا و... خود را مقدم نکرده، بلکه در عین  اینکه می دانسته امیرالمومنین علیه السلام "اولی" هستند و از روی علم به برتری ایشان خود را مقدم کرد.

ثالثا: اما آنچه که اهمیت دارد این مطلب است که ابی بکر و عمر  خود را در چه امری مقدم کردند؟! آیا در امر جزئی و کوچکی که قابل عفو باشد؟! یا در امری که سرنوشت اسلام را تا قام قیامت مشخص خواهد کرد؟ آیا امر خلافت مساله ای بود که تقدیم و تأخیر افراد آن هم از روی علم چندان مهم نباشد؟!

خلافت و امامتی که خداوند در مورد آن می فرماید:

وَإِذِ ابْتَلَى إِبْرَاهِیمَ رَبُّهُ بِکَلِمَاتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قَالَ إِنِّی جَاعِلُکَ لِلنَّاسِ إِمَامًا

و خداوند متعال در جواب خلیل خود حضرت ابراهیم علیه السلام که عرض می کنند آیا از ذریه من هم امام خواهد بود، بدون هیچ تاملی پاسخ می فرماید:

قَالَ وَمِن ذُرِّیَّتِی قَالَ لاَ یَنَالُ عَهْدِی الظَّالِمِینَ

و همچنین امر تعیین خلافت را به خود نسبت می دهد که:

وَإِذْ قَالَ رَبُّکَ لِلْمَلاَئِکَةِ إِنِّی جَاعِلٌ فِی الأَرْضِ خَلِیفَةً

نتیجه:

کسانی که خود را در امری که مستقیم مربوط به خداست که حتی پیامبری چون ابراهیم خلیل هم نمی تواند در آن دخالتی داشته باشد؛ مقدم می کنند و خود را به عنوان خلفیه رسول خدا می خوانند و سبب این همه اختلاف و گمراهی در امت می شوند، کافر هستند.

کلمات کلیدی: