پایگاه تخصصی منبرها

محرم 37 - عباس علیه السلام 3

تاریخ انتشار:
تاریخ میگوید وقتی عبدالمطلب برای بیرون آوردن حجرالاسود از زیر خاک یا از درون چاه تنها ماند نذر کرد که اگر خدا پسرانی به او عطا کند یکی را در مسجدالحرام ذبح کند و قربانی کند خدا به او فرزندانی عطا فرمود . روزی نذر خود را به یاد آورد و برنامه ریزی کرد که...
محرم 37 - عباس علیه السلام 3

بسم الله الرحمن الرحیم

الحمدلله رب العالمین...

اللهم کن لولیک الحجة ابن الحسن...

نکات جالب برای مجلس قمر بنی هاشم سلام الله علیه:

تاریخ میگوید وقتی عبدالمطلب برای بیرون آوردن حجرالاسود از زیر خاک یا از درون چاه تنها ماند نذر کرد که اگر خدا پسرانی به او عطا کند یکی را در مسجدالحرام ذبح کند و قربانی کند خدا به او فرزندانی عطا فرمود . روزی نذر خود را به یاد آورد و برنامه ریزی کرد که در مسجدالحرام نذر خود را ادا کند جمعیت زیادی در مسجدالحرام جمع شدند آنجا برای قربانی کردن بین فرزندان خود قرعه انداخت قرعه بنام عبدالله افتاد

عبدالله در میان فرزندان او خیلی زیبا بود به طوری که به قمر معروف بود همه تقاضا کردند عبدالله هم زیبا است و هم سنگین و متین و مؤدب است دوباره قرعه بینداز

دوباره قرعه انداخت باز بنام عبدالله افتاد باز مردم تقاضا کردند برای مرتبه بعد قرعه بینداز . برای مرتبه سوم هم قرعه بنام عبدالله افتاد

همین که مصمم شد عبدالله را قربانی کند ابوطالب جلو آمد و گفت نمیگذارم عبدالله را بکشی مرا به جای او قربانی کن

اینجا ابوطالب خواست جانش را فدای عبدالله که پدر بزرگوار رسول اکرم است کند

فرزند ابوطالب یعنی علی  علیه السلام نیز در لیلةالمبیت خواست جانش را فدای فرزند عبدالله یعنی پیامبر اکرم کند

نوه ابوطالب یعنی عباس علیه السلام در عاشورا جانش را فدای حسین علیه السلام نتیجه عبدالله علیه السلام کرد

امام فرق عباس علیه السلام با آندو این است که نه ابوطالب در عمل فدا شد زیرا به پیشنهاد مردم قرعه بین عبدالله و شتران انداخته شد و آنروز یکصد شتر قربانی شد

نه علی علی علیه السلام در لیلةالمبیت به شهادت رسید اما عباس علیه السلام  روز عاشورا جانش را در عمل فدای حسین علیه السلام کرد

جعفر و عباس علیهماالسلام از شهدای ابوطالب

الف: شباهتها:

1- هردو در جبهه جنگ شهید شدند جعفر در رکاب پیامبر اکرم و عباس علیه السلام دررکاب پسر پیامبر

2- هر دو برادر امام بودند

3- دست هردو از بدن جدا شد

4- به بدن هر دو نیزه زدند

5- برای هردو زهرا علیهاالسلام گریه کرد برای جعفر فرمود:

فعلی مثل جعفر فلیبک الباکیة کنار نهر علقمه هم زهرا آمد و برای عباس علیه السلام گریه کرد

ب: تفاوتها:

1- جعفر برای جنگ رفته بود عباس علیه السلام  برای جنگ نرفته بود برای آوردن آب رفته بود

2- جعفر سرش را از بدن جدا نکردند اما سر عباس علیه السلام  را از بدن جدا کردند

3- سر جعفر بالای نیزه نرفت اما سر عباس علیه السلام  بالای نیزه رفت

4- بدن جعفر 90 زخم خورده بود اما بدن عباس علیه السلام را پاره پاره کردند

5- زهرا علیهاالسلام برای جعفر میگفت واعماه

اما برای عباس علیه السلام میفرمود ولدی . خیلی تفاوت دارد پسرم گفتن زهرا علیهاالسلام

شجاعت عباس

عمر سعدلعنةالله علیه نامه مینوشت و از عبیدالله لعنت الله علیه میخواست که نیرو بفرست مرتب نامه میفرستاد و نیرو میامد یک بار عبیدالله نامه را جواب داد مگرچند نفر در کربلا است چه خبر است هی نیرو میخواهی؟

در جواب نوشت 72 نفرند

اما و فیهم عباس

مگر دلاوری او را در صفین ندیدی .

وقتی میخواهد کنار شریعه بیاد همه فرار میکنند

تازه میاد آب ببره فرار مکنن اگه بخواد بجنگد من چه کنم؟

رگ شجاعت:

رگی بود در پیشانی امیرالمؤمنین علیه السلام، وقتی غضب میکرد این رگ پر میشد و درد میگرفت برای همین آن دستمال زرد را روی پیشانی می‌بست

دستمال زرد را که میبست دشمن میفهمید علی غضب کرده و دیگر کسی نمیتواند مقابل او بایستد همه فرار میکردند

دستمال زرد چون بستی به سر                دشمنت فریاد زد أین المَفَرّ

عین همین رگ در پیشانی عباس بود یک وقت امام حسین علیه السلام دید عباس دارد میاید و در پیشانی او رگ پر از خون شده چشمان عباس پر از خون شده صورت برافروخته شده بدن به تلاطم آمده است گفت برادر بگذار به میدان بروم

حضرت فرمود

اذا مضیت تفرق عسکری

اگر بروی و شهید بشوی لشکر من شکست خورده است

آنقدر شجاع بود که امام حسین او را یک لشکر حساب میکرد زیرا دیگر بعد از عباس دو نفر مانده بودند یکی علی اصغر یکی هم عبدالله ابن حسن

این یک عباس برای حسین علیهماالسلام یک لشکر بود

برچسب‌ها