مال حرام، ربا
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمد لله رب العالمین ...
اللهم کن لولیک الحجة ابن الحسن ...
بس که از هجر رخت غم زده و زار شدم با دل غم زدگان مونس و غم خوار شدم
خواهشم دیدن تو یا أجل خویش بود بس بود این همه بر قلب تو آزار شدم
من ندانم ز چه رو باز مرا میخوانی من که شرمنده از این خوبی رفتار شدم
هر چه کردم ز گناهان برهم خود دیدی از ضعیفی دلم باز گرفتار شدم
(شاعر: حاج غلامرضا سازگار)
تشرف:
مرحوم حاج شیخ علی اکبر نهاوندی در کتابش مینویسد:
مرحوم حجةالاسلام آقا نجفی اصفهانی در کتابش مرقوم فرموده: شبی در مکه بعد از اداء فریضه و نوافل از مسجدالحرام به سمت منزل میرفتم در بین راه که خالی از رفت و آمد بود بزرگواری خودش را به من نشان داد و فرمود: (شیخ محمد تقی انت فقیه اصفهان) . در حیرت ماندم که در این شب تار این غریب از شهر و دیار را چه کسی میشناسد؟ و چگونه نام و حال مرا میداند؟ متعجب شدم، برگشتم، نظر کردم ببینم که بود؟ هیچ کس را ندیدم دانستم بیش از این قابلیت تشرف به خدمت آن حضرت را نداشتم.
(عبقری الحسان ، ص ۱۷۸)
موضوع بحث : لقمه حرام ، ربا
قال الله الحکیم فی کتابه الکریم: الذین یأکلون الربا لا یقومون إلا کما یقوم الذی یتخبطه الشیطان من المس... (بقره ، آیه ۲۷۵)
کسانی که ربا میخورند در قیامت برنمیخیزند مگر مانند کسی که بر اثر تماس شیطان دیوانه شده (و نمیتوانند تعادل خودرا حفظ کنند ) گاهی زمین میخورد گاهی به پا میخیزد
ربا در لغت: به معنای افزایش و زیادی است
ربا در اصطلاح اسلام: زیاده گرفتن در بیع و قرض است
مورد ربا: جنس و پول نقد است
در ادیان دیگر هم ربا حرام بوده است در تورات یهود ، سفر خروج ، فصل ۲۳، جمله ۲۵ ،این عمل را حرام دانسته است.
اما اینکه آیه شریفه رباخوار را مانند دیوانه و نامتعادل معرفی میفرماید به این دلیل است که شخص رباخوار با رباخواریش تعادل جامعه را بهم میزده با عمل خود اختلاف طبقاتی و کینه ایجاد میکرده فقر تولید کرده تعادل را بهم زده لذا تعادل او را روز قیامت بهم میزنند مثل شخص دیوانه که تعادلی ندارد محشور میشود .
مضرات ربا :
۱- هیچ عملی از رباخوار پذیرفته نمیشود
قال رسول الله (صلی الله علیه وآله و سلم): ....فإن کسب منه مالا لم یقبل الله تعالی شیئا من عمله (مجمع البیان ، ج ۱ ، ص ۳۹)
اگر از راه ربا درآمد کسب کند هیچ یک از اعمال صالح او نمیذیرد
۲- خداوند مال ربوی را نابود میکند و برکتی ندارد
یمحق الله الربا ... (خداوند ربا را نابود میکند) (سوره مبارکه بقره آیه ۲۷۶)
داستان نابود شدن مال ربوی
در اصفهان تاجری گرانفروش ، محتکر ، رباخوار ، بود که متجاوز به مال مردم بود از اتفاق روزگار قحطی شد گندم کم و گران شد نانوائیها تعطیل شدند فهمیدند این تاجر انبار پر از گندم دارد ، آمدند برای خرید گندم از این تاجر. دو جور معامله کرد: اول اینکه: قیمتها را بالا برد مانند بازار مزایده هرچه قیمت بالاتر میبردند میگفت: برو بالاتر... کار دومی که کرد این بود که: یک کیلو گندم را میداد که ده کیلو پس بگیرد با اینکه خیلی از قحطی میمردند او اعتنا نمیکرد و به رباخواری و احتکار و گرانفروشی خود مشغول بود.
پای این مرد درد شدید عارض شد شورای پزشکی تشکیل شد گفتند: باید قطع شود آمدند به او گفتند: پاهایت باید قطع شود. دست روی انگشتان پا گذاشت و گفت: از اینجا ؟ به او گفتند: برو بالاتر . دست گذاشت روی مچ پاهایش گفت: از اینجا ؟ گفتند: برو بالاتر ...برو بالاتر و برو بالاتر تمام هر دو پا را قطع کردند همه پول خود را خرج کرد و علیل و گدا شد و انگشت نما و عبرت برای دیگران. (جهاد نفس استاد مظاهری، ج۱و ۲ ، ص ۱۵۸)
۳- لعن خدا و ملائکه به رباخوار میرسد
قال رسول الله: (صلی الله علیه و آله وسلم): و لم یزل فی لعنة الله و ملائکته مادام معه قیراط
تا وقتی یک قیراط از ربا نزد اوست خدا و ملائکه او را لعنت میکنند (مجمع البیان ، ج ۱ ، ص ۳۹)
۴- گناهی عظیم برای رباخوار مینویسند
عن ابی عبدالله (علیه السلام )
قال: درهم ربا اشد من سبعین زنیة کلها بذات محرم
یک درهم ربا گناهش شدیدتر از هفتاد مرتبه زنا با محارم است. ( وسائل جلد ۱۸ ص ۱۱۷)
۵- روز قیامت ، رباخوار به صورت دیوانه محشور میشود
لایقومون الا کما یقوم الذی یتخبطه ا لشیطان من المس (بقره ۲۷۵)
۶- روز قیامت شکم رباخوار را پر از آتش میکنند
قال رسول الله: (صلی الله علیه وآله وسلم ): من أکل الربا ملأ الله بطنه نار جهنم بقدر ما أکل
خداوند شکم رباخوار را به اندازه ای که ربا خورده از آتش میکند (مجمع البیان ، ج ۱ ، ص ۳۹۰)
داستان
سید رضی یکی از شخصیتهای علمی جهان تشیع بود مؤلف نهج البلاغه است اصحاب زیاد داشت مورد احترام بود روزی یکی از تجار، او و اصحابش را به میهمانی دعوت کرد سید وارد شد، دید عده ای زیاد حضور دارند سید قبل از پذیرائی سخنرانی کرد موعظه کرد. پس از موعظه و سخنرانی سید، میزبان اجازه گرفت که سفره را بیندازد سفره را انداخت و وسائل و غذاها را چید و دعوت کرد حضار را برای میل نمودن . سید در گوشه ای قرار گرفت وقتی سر سفره آمد یک نگاه کرد، دید غذاها سالم نیستند با چشم معنوی نگاه کرد دید همه غذاها مملو از چرک و کثافت و خون است بدون اینکه کسی متوجه شود مؤدبانه از کنار سفره بلند شد عبا را جلوی دهان گرفت و به حیات منزل رفت میزبان آمد محضر آقا و علت را جویا شد سید مقدار از غذا را درون دست مبارک خود قرار داد و محکم فشرد چرک و خون پیدا شد فرمود: آیا دوست دارید من از این غذاها بخورم؟ میزبان مات و مبهوت مانده بود عرض کرد: همه اموال من از حرام و ربا است آقا فرمود: دست بردار و توبه کن. میزبان از سید راهنمائی خواست و توبه کرد واموال را برگرداند.