پایگاه تخصصی منبرها

تاریخ وهابیت (1)

تاریخ انتشار:
انتشار قرآنى با تغییرات و بودجه‌‏اى هم از طرف انگلستان به او مى‏‌رسید، حتى بعضى از مخالفان عبدالوهاب را با پول ساکت و تسلیم شیخ کرد و کم کم جمعیتى با ساز و برگ شروع کردند.
تاریخ وهابیت (1)

بسم الله الرحمن الرحیم

الحمد لله رب العالمین...

اللهم کن لولیک الحجة ابن الحسن...

کی شود از تو بیاید خبری مهدی جان                   برسد این شب ما را سحری مهدی جان

همه شب از غم تو ناله زنم تا به سحر                 جلوه کن بر دل زارم سحری مهدی جانِ

آه و افسوس که عمرم به فراق تو گذشت             حاصلم نیست به جز چشم تری مهدی جان

مادرت گفت میان در و دیوار بیا                            که مرا وارث خون پسری مهدی جان

بین چه سان سیلی دشمن رخ من کرده کبود         این چنین تیره نگشته قمری مهدی جان

صورت نیلی خود را ز علی پوشیدم                      تا نبیند ز کبودی اثری مهدی جان

یک تشرف:

مردی روغن فروش در حله می‌گوید معارف دینم را از مرحوم آقا سید مهدی قروینی یاد گرفتم از ایشان سئوال کردم چطور می‌شود آقا امام زمان را زیارت کرد؟ ایشان فرمودند چهل شب جمعه به زیارت حضرت ابی عبدالله الحسین برو. تصمیم گرفتم این کار را بکنم و مشغول انجام آن شدم هر هفته شبهای جمعه از حله برای زیارت امام حسین به کربلا میرفتم تا این که فقط یک شب باقی ماند. روز پنج شنبه ای بود که از حله به کربلا رفتم وقتی به دروازه شهر رسیدم دیدم سربازها و نیروهای دولتی با کمال سختی از کسانی که می‌خواهند وارد شهر شوند درخواست مجوز عبور می‌کنند و من نه مجوز داشتم نه قیمت آن را . متحیر مانده بودم مردم هم دم دروازه ایستاده بودند و همدیگر ار فشار می‌دادند تا شاید راهی باز شود من از شلوغی استفاده کردم و خواستم خودم را از لابه لای آنها رد کنم اما نشد.در این حال صاحب خودم  حضرت صاحب‌الأمر را داخل شهر و پشت دروازه دیدم تا آن‌جناب را دیدم به ایشان استغاثه کردم همان لحظه مولا بیرون آمدند و دست مرا گرفتند و داخل دروازه کردند و هیچ کس مرا ندید وقتی داخل شدم دیگر آن مولای عزیز را ندیدم. (عبقری الحسان. ص122)

وهابیت:

الف: بنیان گذاران وهابیت درتاریخ

ابومحمد بربهاری:

در قرن چهارم که با یاران خود مردم را کتک مى‏زدند. براى خدا دست و انگشتان و پا و گیسو تصور مى‏کردند. شیعه را کافر مى‏دانستند.(وهابیان، نوشته فقیهى)

ابن تیمیه:

در ربیع الاول سال 661 در حران شهرى در مصر متولد شد، در خصوص صفات خدا فتوایى داد که از تدریس محروم شد، بعد از مصر در شام افکارش را رواج داد بنا شد در چاهى زندانى شود و پس از شش ماه آزاد شد و مجددا زندانى شد، و بالاخره در زندان در گذشت طرفداران زیادى داشت و حدود 200 هزار نفر او را تشییع کردند، عده‌‏اى آب غسلش را براى تبرک مى‌‏آشامیدند! عقاید او پس از 4 قرن توسط محمد بن عبدالوهاب به صحنه آمد.

1- توسل و استغاثه به غیر خدا را شرک میدانست.

2- زیارت قبور و دعا و نماز در کنار قبر و گفتن مثلاً یا محمد را شرک می‌دانست. بنابراین موحد از نظر او نباید به سراغ واسطه‏‌ها برود. بله، باید مستقیما از خدا بخواهد و رابطه داشته باشد.

3- مسافرت به قصد زیارت پیامبر (صلی الله علیه و آله) را شرک می دانست.

4- کسانی را که از قبور اولیای خدا انتظار نفع یا دفع بلا دارند بت پرست می دانست.

5- قائل به رویت خدا بود.

6- عقیده داشت خداوند به آسمان دنیا فرود مى‌‏آید، مثل پائین آمدن از منبر. عالمى از پاى منبر مخالفت کرد، طرفداران ابن تیمیه بر سر او ریختند و او را کتک زدند.

7- احادیث فضیلت زیارت را ناصحیح مى‏‌دانست و مى‏‌گفت اینکه می گویند وجود پیغمبر بعد از وفات مثل زمان حیات آن بزرگوار است غلط عظیمى است؛

8- هیچ حدیثى بر استحباب زیارت قبر پیغمبر نداریم.

9- به قبر نزدیک شدن بدعت است.

10- رو به قبر ایستادن و با صداى بلند سلام دادن جایز نیست.

ابن قیم جوریه - محمد بن عبدالوهاب

شیخ محمد بن عبدالوهاب از علماى نجد درقرن 12 است که در شهر عینیه از بلاد نجد متولد شد و فقه را طبق مذهب احمد حنبل خواند و به مدینه و بصره مسافرت کرد. اولین حرف او انکار استغاثه به رسول الله (صلی الله علیه و آله) بود که مردم بصره به خاطر این عقیده او را از بصره بیرون کردند. در حال فرار به خاطر انحرافش در سال 1160 به منطقه درعیه گریخت و با حاکم آنجا محمد بن سعود تماس گرفت و او را با خود همراه ساخت و با وعده‌هایى که به هم دادند، از قدرت او به نام جهاد فى سبیل الله دست به کار شدند. فکر محمدبن عبدالوهاب و قدرت محمدبن سعود به هم گره خورد و منطقه نجد را تسخیر کردند. محمد بن عبدالوهاب سال 1206 مرد. از علما متنفر و خیلى بدآخوند است، با اینکه خودش طلبه است، فهم و سلیقه‌‏اش را بر رؤساى همه مذاهب ترجیح مى‏‌دهد.

خطوط کلى کار:

1- تحقیق و تکفیر مسلمانان و مباح کردن جان و مال و...آنان

2- هدم کعبه به خاطر اینکه آثار بت پرستى است

3- ویران کردن قبه رسول خدا (صلی الله علیه و آله) و اولیای دین به نام شرک و بت پرستى

4- انتشار قرآنى با تغییرات و بودجه‌‏اى هم از طرف انگلستان به او مى‏‌رسید، حتى بعضى از مخالفان عبدالوهاب را با پول ساکت و تسلیم شیخ کرد و کم کم جمعیتى با ساز و برگ شروع کردند.

اولین جنایات وهابیت:

1- از سال 1216 تا 1225 بارها به عراق هجوم بردند.

2- به نجف حمله ور شدند، ولی با مقاومت مردم روبرو شدند.

3- به کربلا رفتند و آنها روز عید غدیر وارد کربلا شدند و 5000 زائر و کربلایى را شهید کردند.

4- با اسب وارد صحن امام شدند.

5- ضریح مقدس را از جا کندند.

6- سر قبر مطهر هاون آوردند و قهوه را نرم و دم کرده و خوردند.

7- تمام اشیاء نفیس را غارت کردند و حتى خشت‏هاى طلا را بار شتر کردند و رفتند.

8- به طائف حمله کردند.

9- به مکه هجوم آوردند، مردم مکه ترسیدند و یک سره تسلیم شدند و بناشد تفکر عبدالوهاب بر مکه حاکم باشد.

10- در اطراف کعبه خرابی ها بوجود آوردند.

11- به مدینه ریختند و آثار و قبور أئمه را ویران کردند

. ولى جرأت خراب کردن قبر پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) را نکردند.

جاسوس انگلیسى می گوید:

از بریتانیا کتاب 1000 صفحه‏ اى به نام کیف الاسلام آمده بود، و گوشه‌هایى از برنامه ‏هاى آن کتاب عبارتند از:

1- دامن زدن به اختلافات

2- اقلیم پرستى و نژادپرستى و تعصبات عرب و عجم و ترک و فارس

3- شخصیت‌هاى قبل از اسلام هر منطقه احیا شود؛ در مصر فرعون، در ایران زرتشت، در حجاز ابولهب و....

4- علما را متهم نمایند.

5- افراد رذل را در لباس روحانیت قرار دهند.

6- مدارسى درست شود که معلمان علیه علما کار کنند.

7- جلوگیرى از حج، مراسم عزادارى امام حسین (علیه السلام)، توسعه مدارس دینى و حوزه‏‌هاى علمیه و تحقیر آنها.

8- تشکیک در خمس که مربوط به غنایم جنگى است، نه ارباح مکاسب.

9- ترویج فساد و کشف حجاب، البته اول از طریق زنان غیر مسلمان و بعد مسلمان.

10- تخریب قبور بزرگان و منع زیارت.

11- برداشتن عمامه.

12- ایجاد روحیه رفاه ‏طلبى و بى تفاوتى و تبلیغ شعار عیسى به دین خود، موسى به دین خود و من و تو را در یک قبر نمى‏ گذارند.

13- منع زبان عربى.

14- ترجمه قرآن به زبانهاى مختلف به جاى قرآن یکنواخت عربى.

15- ممنوع کردن اذان و اقامه و نماز به غیر زبان محلى.

16- ایجاد مذهب الوهیت امام رضا (علیه السلام) در خراسان، امام صادق (علیه السلام) در اصفهان، حضرت مهدى (عج) در سامرا و امام حسین در کربلا.

17- شعله ور کردن جنگهاى موسمى ، محلى، قبیله‏‌اى، نژادى و...

18- ایجاد بیکارى.

{تلخیص از کتاب خاطرات مستر همفر مسیحى}

موضوع

برچسب‌ها