عزاداری در قرآن و روایات
اَعُوذُ بِاللّهِ منَ الشّيطانِ الرَّجيم
بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحيمِ
لا حَوْلَ وَلا قُوَّةَ اِلاّ بِاللَّهِ الْعَلِىِّ الْعَظيمِ
«الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِين وَ الصَّلَاةُ وَ السَّلَامُ عَلَى سَيِّدِنَا وَ نَبِيِّنَا وَ حَبِيبُ قُلُوبِنَا أبوألقاسِمِ مُحَمَّدٍ (صلوات) وَ عَلی آلِهِ الطَيِّبينَ الطَّاهِرِين ألمَعصومين سيَّما بقية الله فِی الْاَرَضين ولعن علی اعدائهم أعدا الله أجمعين».
اَللّهُمَّ کُنْ لِوَلِيِّکَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَيْهِ وَعَلى آبائِهِ فی هذِهِ السّاعَةِ وَفي کُلِّ ساعَةٍ وَلِيّاً وَحافِظاً وَقائِداً وَناصِراً وَدَليلاً وَعَيْناً حَتّى تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فيها طَويلاً، بِرَحْمَتِکَ يااَرْحَمَ الرَّاحِمينَ.
هدیه به پیشگاه مقدس و منور آقا حجتبنالحسن العسکری صلوات جلی ختم کنید.
انشاءالله قدمهاتون به کربلا برسد عتبات را با معرفت زیارت کنید یک سال نشده زائر قبر پیغمبر بشوید صلوات دوم را محمدی ختم کنید.
هدیه به محضر امام، شهداء، مراجع تقلید، علماء، بزرگان، خیرین اساتید، منسوبین به جمع حاضر، شهدای از این خطه شهدایی که خانوادههاشون زینتبخش این محفل هستند گذشتگان از بانی محترم و به جهت سلامتی همة شیعیان حضرت مهدی، سلامتی مراجع رهبر معظم انقلاب سلامتی خودتون و خانوادة شریفتون و شَفایِ مریضاتون یه صلوات حسینی ختم کنید.
عزاداری در قرآن
آیا در قرآن کریم مسئلة عزاداری وجود دارد یا نه؟ قرآن عزاداری را بیان کرده یا نه؟ چون در عصر حاضر حملات بسیار شدیدی به دو مطلب میشود در سایتها در ماهوارهها به دو تا مسئله حملهور شدند یکی به مسئلة امامحسین(ع) و عزاداریهاش یکی به مسئلة ولایت امیرالمؤمنین(ع) اگه بچه شیعه از جهت اعتقادی محکم نباشد نتواند تحلیل کند پاسخ بدهد زانوی اعتقاداتش خم میشود حالا تا اونجاییکه مجال داشته باشیم ما تو این مهدیه امروزی بحث عزاداریرو پی بگیریم عزاداری در قرآن و روایات قرآن کریم یادآوری کردن و ذکر کردن را و عزاداری کردن را بیان میکند گاهی میگه یاد بیاورید فلان مسئله را اون مسئله مسئلة غمباری است اما میگه یادش بیاورید گاهی ذکر مصیبتش یادآوری کردن مثل این آیه «وَإِذَا الْمَوْؤُودَةُ سُئِلَتْ»؛ (تکویر: 8) «بِأَيِّ ذَنبٍ قُتِلَتْ»؛ (تکویر: 9) اینجا قرآن با این واژه عزاداری میکند برای کیآ اصل قضیه مال دخترانی بود که بیگناه اینها را زنده به گور میکردند جاهلیت رسمشون بود اونا جسماناً دختران را زنده به گور میکردند اصل تکنولوژی امروز و صنعت اروپایی امروز فکراً و روحاً دختران را زنده به گور میکنند فرقش اینه «بِأَيِّ ذَنبٍ قُتِلَتْ»؛ (تکویر: 9) روضه میخواند قرآن اومد خدمت پیغمبر اکرم(ص) یا رسول الله(ص) چرا اینقدر به دخترهات به بچههات اینقد احترام میکنی دختر را رو زانوت میشونی ظاهراً زهرای یک ساله دو ساله رو زانو پیغمبر(ص) بود پیغمبر(ص) نوازشش میکرد طرف نشسته بود میگفت بابا چرا اینقد نوازشش میکنی من دوازده تا از اینارو زنده به گور کردم یه دونهاش نوازش نکردم گفت: یا رسول الله(ص) میخواهی آخریش برات بگم پیغمبر اکرم(ص) فرمود: بگو یا رسول الله(ص) ما تو خونهامون رسم شده بود زنها میدانستند که اگر بچهاش در شکمشون دختر بود و دختر به دنیا آمد خودشون قانون این خانواده را میدانستند تا به دنیا آمد چالش کنند بچه زنده بود اما زنده به گورش کنند من مسافرت بودم خانمم وضع حمل کرده بود این برای اینکه ده یازدهتاشو زند به گور کرده بود خسته شده بود گفته بود حالا این یکی را نگه داریم ببینیم چطور میشه میدونست من بیام زنده به گورش میکنم این دختره را طفل تازه به دنیا آمده را برداشته بود برده بود تو قبیلة بغلی خونه خواهرش این دختر اینجا باشه بزرگش کنی بعد میام میبرمش یا رسول الله(ص) دوازده سال گذشت بعد از دوازده سال یکدفعه آمدم تو خانه از مسافرت دیدم یک دختر تو خانه است به خانمم گفتم که دختر قبیلة بغلیه؟ گفت: نه دختر همسایه است؟ نه دختر قوم و خویشته؟ گفت: نه بابا دختر خودته من دختر من آره من دختر نداشتم گفت: یادت میاد مسافرت بودی اومدی گفتم دختر بود زنده به گورش کردم من این بردم گذاشتم تو قبیلة بغل خونة خواهرم بزرگ شده حالا نگاه بکن دختر عصای دست منه و یک دختر چه بدی داره؟ گفتم خیلی خب تو دلم گفتم اگه یک پدری از تو و اون دخترت در بیارم صبر کن یا رسول الله(ص) یک چند روزی گذشت اعتماد این مادر را به خودم جلب کردم بعد گفتم منو دعوت کردند برا عروسی دخترمم میخوام ببرم هر چی مادرش گفت من بیام گفتم نه دست دختر گرفتم مادرشم بیچاره لباس نو به قامت این دخترش پوشاند و دختر را آوردم بیرون مدینه یا رسول الله(ص) شروع کردم یه چالی را کندن عجیب است که این دختر گفت بابا بذار من کمکت کنم کمکم میکرد تو حفر کردن این چال چالهرو کند دستش بستم پاشو بستم انداختمش تو چال همینجوری که داشتم خاک میریختم روش دیگه کمکم تا این صورتش اومده بود هی داد میزد ناله میزد بابا مگه من چه کردم؟ مگه چه جرمی دارم؟ بگو آخه من چیکارت کردم؟ هر چی ناله کرد نپذیرفتم دیگه خاکها یواش یواش داشت میرسید به این چونه و دهان یکدفعه گفت: بابا حالا که برگشتی به مادرم بگو خوب عروسی رفتم قرآن روضة اینو میخونه «بِأَيِّ ذَنبٍ قُتِلَتْ»؛ (تکویر: 9) به چه جرمی کشتید؟ اون روز موعود «سُئِلَتْ»؛ سؤال میشود میگن چرا کشتین آخه؟ این یه نحو روضه خواندن قرآن روضة بیگناهها و مظلومان را میخواند قرآن گاهی میگوید یادت بیا «وَاذْکرْ فِي الْکتَابِ إِدْرِيسَ»؛ (مریم: 56) «وَاذْکرْ فِي الْکتَابِ مَرْيَمَ»؛ (مریم: 16) «وَاذْکرْ فِي الْکتَابِ إِبْرَاهِيمَ إِنَّهُ کانَ صِدِّيقاً نَّبِيّاً»؛ (مریم: 41) گاهی ذکر مصیبت قرآن یادآوری اون پیغمبرانی است که هی زجرشون دادن یادت بیار ابراهیم پیغمبر چقد زجرش دادن چقد چقد اذیتش کردند یادت بیاد مریم را خانم چقد زجر کشید چقد اذیتش کردن چقد تهمتش زدن بیرونش کردن چه چه چه اما گاهی نه یکدفعه سفرهرو پهن میکنه ذکر مصیبت میخونه سورة بروج نگاه کنید همین امشب آیه دو به بعد «قُتِلَ أَصْحَابُ الْأُخْدُودِ (4) النَّارِ ذَاتِ الْوَقُودِ (5) إِذْ هُمْ عَلَيْهَا قُعُودٌ (6) وَهُمْ عَلَي مَا يَفْعَلُونَ بِالْمُؤْمِنِينَ شُهُودٌ (7) وَمَا نَقَمُوا مِنْهُمْ إِلَّا أَن يُؤْمِنُوا بِاللَّهِ الْعَزِيزِ الْحَمِيدِ (8) الَّذِي لَهُ مُلْک السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَاللَّهُ عَلَي کلِّ شَيْءٍ شَهِيدٌ (9) إِنَّ الَّذِينَ فَتَنُوا الْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِنَاتِ ثُمَّ لَمْ يَتُوبُوا فَلَهُمْ عَذَابُ جَهَنَّمَ وَلَهُمْ عَذَابُ الْحَرِيقِ (10) إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَهُمْ جَنَّاتٌ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ ذَلِک الْفَوْزُ الْکبِيرُ (11) إِنَّ بَطْشَ رَبِّک لَشَدِيدٌ (12) إِنَّهُ هُوَ يُبْدِئُ وَيُعِيدُ (13) وَهُوَ الْغَفُورُ الْوَدُودُ (14) ذُو الْعَرْشِ الْمَجِيدُ (15) فَعَّالٌ لِّمَا يُرِيدُ (16) هَلْ أَتَاک حَدِيثُ الْجُنُودِ (17) فِرْعَوْنَ وَثَمُودَ (18) بَلِ الَّذِينَ کفَرُوا فِي تَکذِيبٍ (19) وَاللَّهُ مِن وَرَائِهِم مُّحِيطٌ (20) بَلْ هُوَ قُرْآنٌ مَّجِيدٌ (21) فِي لَوْحٍ مَّحْفُوظٍ (22)»؛
اصحاب اخدود
اصحاب اخدود کیا؟ قرآن روضهاش میخونه، پادشاه یمن اسمش حمیر بود از قبیلة حمیر قوم پادشاه یمن اسمش حمیر بود یمنی مذهب این آقا ذونواس اسمش بود قبیلة حمیر تو یمن مسیحی بود اومدن یهودیاش کردن مثل اینایی که مسلمان هستند با یک شبهة اینترنتی یکدفعه میشه بهائی، جوانها بچة شیعة علی چیکار داری میکنی وهابی شده چیکار داری میکنی بهائی شده چیکار داری میکنی؟ شیطون پرست شده کجا بودم دهة قبل بله یکی از مراکز این استانها منبر بودم پنج شب یه آقایی اومد گفت حاج آقا تو این شهر 150 فرقة شیطانپرست پیدا شده نه یک فرقه 150 فرقة شیطانپرست آی خانمها آی جوانها آی مردم مواظب باشید اعتقاد بچهها و نوجواناتونُ نبرند یکدفعه چشمتُ باز کنی ببینی یک صلیب تو گردن بچته، ببینی یه علامت شیطانپرستی تو گردن بچته وای خراب میکنه دینشو این ذونواس را مسیحی بود یکدفعه دینشُ بردن شد یهودی به ذونواس گفتن اقوامتم یهودی بشن گفت همهاشون یهودی بشن همه یهودی شدن شهرتم یهودی بشن دستور داد همه یهودی بشوید برگردید همه مسیحیها مؤمنها برگشتن یهودی شدن قبل از اسلام آقایون عزیز به آقای ذونواس گفتن یک قبیلهای این نزدیکیهاست نجرانی هستند اینآ مسیحیاند هر کاریشون میکنیم یهودی نمیشن گفت برید به اینآ بگوئید میکشمتون اومدن بهشون گفتن ذونواس گفته میکشم شما را گفت بِکُش لشکر را راه انداخت اومد بیرون یمن گفت یهودی میشوید یا نمیشوید گفتند ما دست از اعتقاد و دینمون برنمیداریم هر کاری میخواهی بکنی بکن چیکار کرد؟ بیست هزار نفر مؤمن مسیحی انسان مؤمن خوب هفت تا گودال کند هفت تا چالة عمیق گفت تمام این چالههارو پر از آتش کنید تمام این چالهها و گودالهای عمیق را که خیلی هم طول و عرضش زیاد بود چهل در دوازده بود طول و عرضش تمام پر از آتش کردن بیست هزار نفر را یه عدهای را گردن زدن یه عدهای را هم صاف آوردن زنده زنده انداختن تو این چالهها سوزاندن
روضه خوانی قرآن
قرآن روضة این مؤمنها را میخواند «قُتِلَ أَصْحَابُ الْأُخْدُودِ»؛ مرگ بر اصحاب چالهها یعنی قاتلها (4) النَّارِ ذَاتِ الْوَقُودِ»؛ آتش آوردن زبانهها کشیده میشد (5) إِذْ هُمْ عَلَيْهَا قُعُودٌ»؛ خودشونم بالا نشسته بودن چالههارو نگاه میکردن (6) وَهُمْ عَلَي مَا يَفْعَلُونَ بِالْمُؤْمِنِينَ شُهُودٌ»؛ داشتن کشته شدن اینها و سوختن اینارو تماشا میکردن (7) وَمَا نَقَمُوا مِنْهُمْ إِلَّا أَن يُؤْمِنُوا بِاللَّهِ الْعَزِيزِ الْحَمِيدِ»؛ جرم اینا چی بود اینا به خدا ایمان آورده بودن عزاداری میکنه خدا؛ پس اگر کسی از جوان ما سؤال کرد عزاداری برای امام حسین(ع) کجا گفتن میگوئیم قرآن هم عزاداری دارد «بِأَيِّ ذَنبٍ قُتِلَتْ»؛ «وَاذْکرْ فِي الْکتَابِ مَرْيَمَ»؛ عزاداریهای قرآن که کم نیست مفصل هم عزاداری میکند شما وقتی عزاداری میکنید تو عزاداری سیدالشهداء(ع) مگه لعن به قاتلین امامحسین(ع) نمیکنید؟ چرا قرآن هم داره مرگ میگه به اینآ اینهایی که ظلم کردن کشتن حالا بعضیها میگویند تعداد زیادی را تو چالهها در اعصار مختلف سوزاندن اینآ یک دستهاشون بودن یه دسته اصحاب دانیال پیغمبر اصحاب دانیال پیغمبرم تو چاله زنده زنده سوزاندن یک دسته مؤمنان مؤمنای فارس و به حساب عجم بودن اینارم سوزاندن تو چاله تو گودالها زنده زنده سوزاندن یک دسته مؤمنان شام بودند اونا هم تو چالهها سوزاندن آتشسوزی مردم سوزاندن کار یهودیها بوده و هست همین الان هم کورههای آدمسوزیشون هیچوقت خاموش نمیشود یهودیها در اعصار مختلف نگاه کنید مرتب مردم را زنده زنده سوزاندن الان هم فلسطینیهارو تو خونه زنده زنده خونه را خراب میکنند آتیش میزنند رو سرشم خونه را خراب میکنند تمام قرآن روضه میخواند برا اینها یه مورد دیگه امیرالمؤمنین(ع) میفرماید: یک دسته اصحاب اخدود بودن اصحاب چالهها آقا یه چاله که نداشتیم که مردم را زنده زنده توش میسوزاندن در هر عصر و زمانی یک پادشاهی میآمد یه خورده کج در میافتاد با خدا کج میشد با دین و پیغمبر یه دفعهای چاله راه میانداخت مردم را میسوزاند امیرالمؤمنین تو نهجالبلاغه دارد یقتلون، یحرقون، میکشتند آتش میزدن، آقا میفرماید: یک عده را آوردن گفتن جرم اینا چیه؟ گفتن این عده پادشاه دستور داده است از امروز ازدواج با خواهر مجاز هر کی میخواهد با خواهرش ازدواج کنه بره این عده مؤمنها با او مخالفت کردن حق نداری این فتوا را بدهی در تمام ادیان همة ادیان از اول آدم ابوالبشر تا حالا ازدواج با خواهر ممنوع ممنوع گفت در نیفتی با من میسوزونمتون گفت بسوزون تمام این مؤمنها را جمع کرد آورد کنار گودال امیرالمؤمنین(ع) میفرماید: میان این مردم مؤمنی که آوردن کنار گودال یه خانمی بود با بچه بغلش بچه قنداقش آوردنش کنار گودال گفت: خب یا دست از این حرفتون بردارید با میسوزونم شما را کنار گودال اینارو نگه داشتن یا دست برادرید یا خودتون برید تو گودال نرید تو گودال خودمون هولتون میدهیم میاندازیمتون داخل نفر اول دیدن یه دونه تکبیر گفت حقانیت و وحدانیت خدارو گفت و خودش پرت کرد تو آتیش نفر دوم نفر سوم نفر چهارم اینا میگفتن حالا یکی برمیگرده دیدن نه همه بدون اینکه لوشون بده هولشون بدن نمیدونم با زور باشه خودشون میرفتن طرف شهادت و آتش گرفتن میگفتن میأرزه انسان اعتقادش حفظ کنه اما دینش از دست نده بره تو آتش بسوزد ولی اعتقادش حفظ کنه میسوختن اما دینشونو حفظ میکردن جوان امروزی چیکار میکنه؟ با یه دونه سیدی مبتذل دینش میشه آتش دیگه نیست طاقت یه دونه چوب کبریتم نداره یه فیلم میبینه چپه میشه یه سایت میبینه چپه میشه زانو میزنه اون تو آتش خودش میسوزونه اما حاضر نیست برگرده یواش یواش رسیدن رسیدن داشتن میاومدن به این خانم برسن خانم یه نگاه به این بچة قنداقش کرد دلش سوخت گفت چیکار کنم؟ حالا من گناه مثلاً من باید برم این بچه چه گناهی کرده اعتقاد قلبیش این بود آ میگفت من حاضرم برم نترسیدم اما این بچه چیکارش بکنم همینجور تو این فکر بود که چه کنم برم نرم بچه را بذارم برم چه بکنم یه دفعه بچه به سخن درآمد مادر نترس برو من را هم با خودت ببر این آتش بسوزیم اما دین خدا را زیر پا لح نکنیم تنها بچهای که پیغمبر و امام نبود ولی تو تاریخ سخن گفت غیر اون بچهای که به پاکدامنی یوسف شهادت داد این بود تو تاریخ دو تا بچه امام نبودن پیغمبر نبودن اما سخن گفتن تو قنداقه یکی اون بچهای بود که به پاکدامنی یوسف شهادت داد یکی هم این، عزاداریهاشو قرآن رو میکنه خب این قرآن اما روایات چی؟ پس قرآن عزاداری دارد ذکر مصیبتم میخواند درست و حسابی هم میخواند
عزاداری در روایات
اما روایات روایات بروید ببینید از اول آدم ابوالبشر تا خاتم أنبیاء پیوسته برای پیامبران الهی ذکر مصیبت خوانده شده و همهاشون بالإتفاق برای حسین گریه کردن تمام أنبیاء همهاشون هم کشوند کربلا آمدن کربلا آنجا برا امامحسین(ع) گریه کردن و رفتن تمام پیغمبران را کشوند اینآ باید کربلایی بشن حالا رد نشم بذار بگم یکیش جناب عیسیبنمریم(ع) مریم(س) وقتی میخواست عیسی را به دنیا بیاره این روایت تا حالا اینجا نخوندم مریم(س) وقتی میخواست عیسی را به دنیا بیاره از بیتالمقدس بیرونش کردن برو بعضی از روایات داره مریم(س) آمد بیتالحد عیسی را به دنیا آورد ولی شیخطوسی(ره) میفرماید: جبرئیل مریم(س) را آورد کربلا مریم اگه میخواهی عیسات عیسی نفس باشد مرده زنده کنه کور أعمی را شفا بده پیر أعمی را شفا بده مرض برصی را شفا بده باید این عیسی بیاد از خاک و آب کربلا بهرهمند بشه تا قدرت پیدا کند مرده را زنده کند بیاد کربلا اینجا بچهاتو به دنیا بیار و لذا شیخطوسی(ره) مینویسد: قبلاً بالا سر قبر امامحسین(ع) کنار دیوار یک لوح قدیمی بوده اونجا نوشته شده بود هذا مولد عیسیبنمریم اینجا محل ولادت عیسیبنمریم است عیسی اگه بخواهد قدرت پیدا کنه باید بیاد کربلا عیسی اولوالعزم این همه طرفدار داره تو عالم امکان عیسی تو گهواره که بود چی گفت: قرآن میگه تو گهواره که بود «قَالَ إِنِّي عَبْدُ اللَّهِ آتَانِيَ الْکتَابَ وَجَعَلَنِي نَبِيّاً»؛ (مریم: 30) من عبد خدا هستم «إِنِّي عَبْدُ اللَّهِ» من عبدالله هستم تو زیارت امامحسین(ع) میگی: السلام علیک یا أبا عبدالله اون عبدالله امامحسین(ع) ابا عبدالله مقام را ببینید همهاشون بیایند کربلا جبرئیل برا همهاشون روضه خونده برای همة اینا روضه خونده عزاداری در روایات کولاکه واویلاست هر چی میخواهی برای انبیا ذکر شده برا نوح گفته شد (فذکر قصة الحسین)؛ برای نوح پیغمبر جبرئیل روضه خواند قصة امامحسین(ع) و جریان کربلا را خواند (فبکی) هردوتاشون هردوتاشون گریه کردن برا امامحسین(ع) تازه نوح پیغمبر که شیخالأنبیاست یه عزاداری هم خود پیغمبر و زهرا داشتن اینم نشنیدید نگفتم دم هدیة اولین روز مجلس مهدیهاتون باشه امروز داشته باشید
زیارت عاشورا
هر کی به شما گفت این زیارت عاشورا سند داره یا نه محکم وایستید بگوئید بیسند دشمنان امامحسین(ع) هستند همة آثار امامحسین(ع) سند دارد امامحسین(ع) یکی از خصوصیاتش اینه در میان تمام بنیآدم از اول آدم ابوالبشر تا قیامت تنها شخصی که هم قبل ولادت سخن گفت هم وقت ولادت سخن گفت هم بعد شهادت سخن گفت یکی در عالم امکان وجود دارد اینم حسین است هم قبل ولادت هم وقت ولادت هم بعد از شهادت بعد شهادت سخن گفت سر بالای نیزه سخن گفت «أَمْ حَسِبْتَ أَنَّ أَصْحَابَ الْکهْفِ وَالرَّقِيمِ کانُوا مِنْ آيَاتِنَا عَجَبًا»؛ (کهف: 9) آیه قرآن در زمان ولادت سخن گفت اما تو رحم مادرم سخن گفت دقت کنید یه روز پیغمبر اومدن خونه دیدن فاطمه داره گریه میکنه زهرا چرا گریه میکنی؟ صدا زد بابا از صبح تا حالا این طفلی که در رحم دارم امانم بریده هی میگه أنا المظلوم از صبح تا حالا راحتم نگذاشته هی میگه یا أماه أنا المظلوم پیغمبرم یه خورده گریه کرد یه خورده امر به صبرش کرد رفت فردا اومد دید فاطمه داره گریه میکنه دخترم امروز چرا گریه میکنی؟ صدا زد بابا این طفل امروز صبح تا حالا هی فریاد میزنه ناله میکنه میگه: یا أماه أنا الغریب غریبم من روز سوم شد فاطمه گریه میکرد فاطمه چرا گریه میکنی بابا صدا زد بابا یا رسول الله(ص) این طفل در رحم من هی روضه میخواند میگوید یا أماه أنا الشهید من شهیدم پیغمبرم گریه کرد اما امر به صبرش کرد روز چهارم دیگه پیغمبر وقتی شنید زار زار گریه میکرد بلند بلند گریه میکرد چه شد روز چهارم یه وقت پیغمبر اومد دید فاطمه دیگه تاب و توان از دست داده داره گریه میکنه به هق هق افتاده زهرا چرا گریه میکنی؟ صدا زد بابا از صبح تا حالا میگه یا أماه أنا العطشان پیغمبرم گریه کرد خیلی گریه کرد یه وقت جبرئیل نازل شد یا رسول الله یا رسول الله این بچه روضه میخواند کاریش نداشته باشید روضه میخونه اما به زهرا بگو هر وقت شروع کرد روضه خواندن تا گفت أنا العطشان مادرشم شروع کنه بخواند اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَابْنَ رَسُولِ اللَّهِ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا خِیَرَةَ اللَّهِ و َابْنَ خِیَرَتِهِ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَابْنَ اَمیرِالْمُؤْمِنینَ و َابْنَ سَیِّدِ الْوَصِیّینَ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَابْنَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِساَّءِ الْعالَمینَ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا ثارَ اللَّهِ وَ ابْنَ ثارِهِ وَ الْوِتْرَ الْمَوْتُورَ؛ زیارت عاشورا را نازل کرد برا پیغمبر به فاطمه بگو حسینت روضه میخونه تو هم در جواب حسینت زیارت عاشورا بخوان این زیارت عاشورا را جبرئیل آورده عزاداری کجاست؟ تو قرآن عزاداری کجاست؟
همه موجودات عزادار حسین اند
در روایات همة موجودات عزادار حسین هستند دیروز براتون تو تکیه گفتم خدا چهار حسینیه درست کرده در بهشت حسینیه درست کرده بیت المرمر در عرش حسینیه کرده بیتالصراخ بیت الصرخه صرخه چیه دیروز معنا نکردم حسینیة که خدا در عرش درست کرده به نام بیتالصرخه یعنی ملائکه میان بلند بلند فریاد میزنند و گریه میکنند صرخه یعنی فریاد زدن و صیحه زدن این حدیث پیغمبر کی گفته عزاداری؟ که امامصادق(ع) سرشو به سجده گذاشته بود ابابصیر میگه نشسته بودم کنار امامصادق(ع) یه وقت دیدم امامصادق(ع) فرمود: ورحم؛ خدایا رحم کن، ورحم الصرخة التی للنا؛ خدایا رحم کن اوناییکه بلندبلند برا حسین ما گریه میکنند رحم کن چی میگیم ما فضیل اومد خدمت امامصادق(ع) از اصحاب امامصادق(ع) فضیلبنیسار اومد نشست آقا فرمود: فضیل مجلسم میگیری بابا؟ گفت: بله آقا تجلسون تتحدثون؛ تو مجلس حدیث نقل میکنی بابا؟ گفت: بله آقا مجلس میگیریم حدیث نقل میکنیم روضه میخوانیم این محافل و مجالس و روضهخوانیها و تکیهها و حسینیهها و مهدیهها و زینبیها تاریخشو امامصادق(ع) دارید شما ببینید حکم تأئیدشُ از امامصادق(ع) دارید امامصادق(ع) فرمود: فضیل جلسه میگیرید؟ حدیث نقل میکنید قال نعم یابنالرسولالله بله آقا روضه میخونیم بعد امامصادق(ع) فرمودند: خدا رحمت کند کسی که من أحیا أمرنا رحم الله من أحیا امرنا؛ خدا رحمت کند کسانی که امر ما را زنده میکند امر ما یعنی چی؟ یعنی عزاداری برا امامحسین(ع) زنده میکند بعد امامصادق(ع) فرمود: فضیل هر کسی تو این مجالس بیاید به اندازة یک بال مگس به مثل بال مگس گریه کند اشک از دیدگانش بیاد خدا غفرالله ذنوبه؛ تمام گناهانش خدا میآمرزد ولو گناهان این شخص به اندازة کف روی دریاها باشه درست؟ این آقای فضیل فضیل میگه: همین آقای فضیل میگه: میگه آقا دعا کردن فرمودند: فضیل هر جا مجلس حسین باشه هر جا دو نفر دو نفر دو نفر نشستن یه نفر روضه خواند یه نفرم گریه کردن فضیل و ثالثهما ملک؛ سومی ملک گوش میده روضهرو گریه میکنه بعد هم برا دو نفرشون دعا میکند فضیل میگه: یه روز اومدم خدمت امامصادق(ع) آقا فرمود: فضیل دیشب کجا بودی بابا؟ گفتم دیشب نماز مغرب و عشاء را پشت سر شما تو مسجد مدینه خواندیم فرمود: بعدش آقا بعدش اومدم خونه برم چندتا از رفقا منو صدا زدن فضیل فکر میکنیم فکر میکنیم امشب شب اول محرمه گفتم ببینید اگه امشب شب اول محرمه بریم بنشینیم یه مجلس خصوصی بگیریم یه مداح بیاد روضه بخوانه آقا رفتیم نشستیم تعدادمونم زیاد شد روضه خواندیم برا جدت حسین گریه کردیم آقا فرمودند: فضیل آجرک الله خدا اجرتون بده خدا شمارو حفظ کنه بخاطر این کار خوبی که کردید فرمود: فضیل وقتی داشتی از مجلس بیرون میاومدید دَمِ در اتاق کسیرو ندیدی بابا گفتم چرا یه کسی نشسته بود فرمود: شناختی فضیل گفتم نه آقا دقت نکردم یه آقایی دم در مجلس نشسته بود نور کم بود دقت نکردم امامصادق(ع) گریه کرد فرمود: فضیل من بودم من اومدم شرکت کردم گفتم آقا شما بالای مجلس چرا نرفتی؟ آمادهای بگم؟ آقا چرا بالای مجلس ننشستید دم در نشستید؟ فرمود: فضیل اومدم بیام بالای مجلس یه وقت نگاه کردم دیدم جدم پیغمبر نشسته بابام علی نشسته عمو اماممجتبی نشسته هر جا مجلس حسین برگزار میشه پیغمبر میاد فضیل هر جا مجلس حسینه ما میایم شرکت میکنیم گریه میکنیم برا اهل مجلس دعا میکنیم همه بگید یا حسین....
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ
نَسئَلُک اَلّلهُمَ و نَدعُوک بِاسمِکَ العَظیمِ الاَعظَم الاَعَزِ العَجَّلِ الاَکرَم
به ابیعبدالله قسم همة مارو ببخش و بیامرز
بحق زینب فرج مهدیرو برسان
مریضامون شَفا مرحمت فرما
امام، شهدا، امواتمون رحمت فرما.
کشور و ملت و رهبر و جوانها حضار محترم مجلس محافظت بفرما
خدا قسمت میدهیم باران و برکات و رحمتت را بر ما نازل فرما.
شر دشمنان به خودشون برگردان
این قلیل توسل را از اهل مجلس از زن و مرد از بانی محترم به کرمت قبول بفرما
خدا در دنیا زیارة الحسین در قبر و برزخ و قیامت شفاعة الحسین نصیب ما بفرما.
بِرَحْمَتِکَ يااَرْحَمَ الرَّاحِمينَ.
بخش تهیه محتوای سایت تخصصی منبرها
- بازدید: 1036