دعاهای زیارت عاشورا 2

اَعُوذُ بِاللّهِ منَ الشّيطانِ الرَّجيم
بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحيمِ
لا حَوْلَ وَلا قُوَّةَ اِلاّ بِاللَّهِ الْعَلِىِّ الْعَظيمِ
«الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِين وَ الصَّلَاةُ وَ السَّلَامُ عَلَى سَيِّدِنَا وَ نَبِيِّنَا وَ حَبِيبُ قُلُوبِنَا أبوألقاسِمِ مُحَمَّدٍ (صلوات) وَ عَلی آلِهِ الطَيِّبينَ الطَّاهِرِين ألمَعصومين سيَّما بقية الله فِی الْاَرَضين ولعن علی اعدائهم أعدا الله أجمعين».
اَللّهُمَّ کُنْ لِوَلِيِّکَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَيْهِ وَعَلى آبائِهِ فی هذِهِ السّاعَةِ وَفي کُلِّ ساعَةٍ وَلِيّاً وَحافِظاً وَقائِداً وَناصِراً وَدَليلاً وَعَيْناً حَتّى تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فيها طَويلاً، بِرَحْمَتِکَ يااَرْحَمَ الرَّاحِمينَ.
گردیدهام ندیده رُخِ دلربای تو دل پر زند به سینة من در هوایِ تو
خواهم که جای پای تو را بوسهها زنم اما هزار حیف که مخفیست جای تو
یک جلوه بر رخم کن و جان را صفا ببخش ای آنکه یافت کعبه صفا از صفای تو
حاجیا مکه میرن شاید عرفات آقارو ببینن ای آنکه یافت کعبه صفا از صفای تو
یعقوب زانتظار تو شد دیدهاش سپید ای صد هزار یوسف مصری فدایِ تو
روز عرفهای بود مرحوم حاج آقا جمال گلپایگانی تو حرم سیدالشهداء تو صحن گوشة یه رواقی گیر افتاده بود جمعیت زیادی اجازه نمیداد حاج آقا جمال وارد حرم بشه بالا سر بره نماز بخونه با یه دلشکستگی نگاه به قبر امام حسین کرد گفت آقا حاج آقا جمال چه کرده که امروز راهش نمیدی متوسل شد به ساحت مقدس ولیعصر یه وقت دید آقا راهرو باز کردن اشاره کردن فرمودن حاج آقا جمال دنبال من بیا دنبال آقا به دنبال آقا آمد بُرد او را در حرم بالای سر یه جای ایستادن فرمود: حاج آقا جمال اینجا بایست بالا سر قبر جدم حسین یا صاحب الزمان...
هدیه به پیشگاه مقدس و منور آقا حجتبنالحسن العسکری و أجداد طاهرینش صلوات جلی ختم کنید.
هدیه به محضر امام، شهداء، مراجع تقلید، علما، بزرگان، خیرین، اساتید، منسوبین به جمع حاضر، گذشتگان خودتون و به جهت سلامتی همة شیعیان حضرت مهدی، سلامتی مراجع، رهبر معظم انقلاب، سلامتی خودتون و خانوادة شریفتون و شَفایِ مریضاتون و هدیه به روح با عظمت حضرت آیتالله العظمی بروجردی یه صلوات حسینی ختم کنید.
مقام صلوات و رحمت
(اللهم اجعلنی) خدایا قرار بده من را در مقامی که (ممن تناله منک صلوات و رحمه) عرض کردیم که زیارت عاشورا به تعبیر حضرت علامة طباطبایی وحی است اما قرآن نیست حدود دوازده فقره دعا دارد یک چند فقرهاش را جلسات قبل عرض کردیم در این جلسه در این فقره (اللهم اجعلنی فی مقامی...) مقام یعنی چه؟ گاهی مقام به اعتبار آن مکان است در یک مکانی وایستادی آن مکان مقام دارد رفتی تو مسجدالحرام همانجا که ایستادی آن مکان به شما مقام میدهد میشنوی زائر خانة خدا مقام مکانی اینجا مقامش مسجدالحرام هست به اعتبار این مکان مقام پیدا کرده گاهی مقام به اعتبار زمان است نیمة شب قدر دارای یک مقامی است این زمان که خدا دعا را مستجاب میکند مقدرات را تعیین میکند چه و چه گاهی وقتا شخصی یک جایی قرار میگیرد
انواع مقام
1- مقام زمانی
2- مقام مکانی
یعنی چه دهة محرم شاید میروید تو مجلس سیدالشهداء به تعبیر مرحوم آسید علی آقای قاضی میفرمود: دهة محرم مثل لیالی قدر میماند هر که از دست بدهد از دستش رفته از اول محرم تا دهم محرم آسید علی آقا میفرمودند آنقدر خدا به اهل زمین به خاطر حسین نظر لطف و رحمت و مغفرت میکند که این ده روز مثل شبهای قدر میماند در دهة محرم تو مجلس ابیعبدالله شما اینجا دو تا مقام پیدا کردی هم مکانی دارد تو مجلس سیدالشهداء محلی که روضة امام حسین خوانده میشود حرم حسین هست یعنی همان نظری که خدا به زوار قبر سیدالشهداء دارد همان نظر را به گریهکنان تو مجلس امام حسین دارد هم مکانی هم زمانی این مقام خیلی مهم است یک کسی در یک مقامی قرار گرفته باشد باید جایگاهش را هم داشته باشد خب اگر کسی دنبال یک مقام بگردد که جایگاهش نداشته باشد بهش نمیدهند مثل اینکه یک کسی بگوید من میواهم نمایندة مجلس بشوم مدرک تحصیلی نداشته باشد جایگاهش را نداری که دنبال این مقامی یک کسی میخواهد استاد دانشگاه بشود مقام استادی به دست بیاورد باید جایگاهش را داشته باشد تو حوزه بخواهی درس بدهی باید جایگاهش را داشته باشی مقام مقام تعلیم و تعلم است خب این مقام که الان شما در آن قرار گرفتی تو زیارت عاشورا را میگویی (اللهم اجعلنی فی مقامی هذا) اینجایی که الان دارم زیارت عاشورا را میخوانم اینجایی که الان تو مجلس امام حسین نشستهام اینجایی که اومدم تو هیئت (فی مقامی هذا ممن تناله منک) سه تا چیز را از خدا میخواهی یک خورده به من گوش بدهید سه چیز را تو این مقام از خدا میخواهی (صلوات و رحمة و مغفره) ببینید آقا اهل ایمان اونایی که جایگاهش را دارند خدا گاهی سلام بهشان میکند «سَلَامٌ قَوْلًا مِن رَّبٍّ رَّحِيمٍ» «سَلاَمٌ عَلَيْکم بِمَا صَبَرْتُمْ» «سَلَامٌ عَلَيْکمْ طِبْتُمْ» خب به پیغمبرش هم میفرماید: اینایی که دارای مقاماند ویژگی دارند اینا بهشان سلام کن «وَإِذَا جَاءک الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِآيَاتِنَا فَقُلْ سَلاَمٌ»؛ (انعام: 54) پیغمبر به اینا هم سلام کن عزرائیل هم که میآید قبل از قبض روح سلام میکند سلام میکند «فَقُلْ سَلاَمٌ»؛ سلام میکند ما یک سلام داریم که در قرآن هم به مؤمنهاست هم به مقامات بالاتر یعنی پیغمبران «سَلَامٌ عَلَي إِبْرَاهِيمَ»؛ «سَلَامٌ عَلَي مُوسَي وَهَارُونَ»؛ «سَلَامٌ عَلَي نُوحٍ فِي الْعَالَمِينَ»؛ خدا به این مقامات سلام میکند سلام به پیامبران الهی و به مؤمنین خب دقت کنید ببینید
مقام مجلس سیدالشهداء
مقام مجلس سیدالشهداء چه مقامی است که هم سلام دارد هم صلوات دارد اما شما جای دیگر صلوات را نمیبینید توی قرآن سلام هست صلوات را فقط برای آن دستة از صابرین «وَبَشِّرِ الصَّابِرِينَ (155) الَّذِينَ إِذَا أَصَابَتْهُم مُّصِيبَةٌ قَالُواْ إِنَّا لِلّهِ وَإِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعونَ (156) أُولَئِک عَلَيْهِمْ صَلَوَاتٌ مِّن رَّبِّهِمْ وَرَحْمَةٌ وَأُولَئِک هُمُ الْمُهْتَدُونَ»؛ یک صلوات به ایناست که حالا اینا هم مال شماست حالا برایت میگویم این آیه مال شماست یک صلوات خدا هم دوباره برای آنهایی هست که از گمراهی میخواهد خدا نجاتشان بدهد اصلاً میخواهد از خط ظلمات بکشاند بیاورد وارد نورشان کند «هُوَ الَّذِي يُصَلِّي عَلَيْکمْ وَمَلَائِکتُهُ لِيُخْرِجَکم مِّنَ الظُّلُمَاتِ إِلَي النُّورِ وَکانَ بِالْمُؤْمِنِينَ رَحِيمًا»؛ (احزاب: 43) خدا صلوات میفرستد برای شما خدا هم سلام میکند به شما تو این مقامی که قرار گرفتی هم سلامت میکند چقدر خدای خوبی داری هم به تویی که گریه کن حسینی سلام میکند
صلوات خدا بر عزادار و زائر سیدالشهداء
«سَلاَمٌ عَلَيْکم بِمَا صَبَرْتُمْ»؛ (رعد: 24) این صبر اینجا الان برات روشنش میکنم هم صلوات میفرستد خدا به انسانی که زائرالحسین است گریه کن حسین است عزادار سیدالشهداء است یک دانه صلوات هم خدا برای پیغمبرش فرستاد، آیهاش را همهاتون حفظ هستید «إِنَّ اللَّهَ وَمَلَائِکتَهُ يُصَلُّونَ عَلَي النَّبِيِّ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَيْهِ وَسَلِّمُوا تَسْلِيمًا»؛ (احزاب: 56) هر دو تاش توی آیه بر یک پیغمبر از مختصات خاتم انبیاء است برای هیچ پیغمبری اینجوری خدا به میدان نیامده است خدا تمام ملائکة خدا هم درود میفرستند هم سلام کنند به پیغمبر بعد امر کند به جمیع مؤمنینی که درودشان ارزش دارد بقیه که درودشان ارزش ندارد اونی که بریدة اهلبیت است درودش ارزش ندارد سلامش ارزش ندارد اونایی که درودشان ارزش دارد سلام و صلواتشان ارزش دارد «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا»؛ اهل ایمان شما هم باید مثل خدا و ملائکه بر پیغمبر و آلش هم درود بفرستی هم سلام کنی هم صلوات بفرستی اینا از مختصات پیغمبر است چون پیغمبر اکرم یکسری خصوصیات دارد بقیه ندارند بقیة انبیاء ندارند یکیاش همین هست یکیاش این است که در قرآن وقتی خدا میخواهد اسم نوح را صدا بزند اسم پیامبران دیگر را صدا بزند به اسمشان صدا میزند (قال یا موسی قال یا نوح قال یا ابراهیم قال یا عیسیبن مریم) اسمشان را میبرد اسم پیغمبر را میآورد میگوید ای عیسی ای موسی ای نوح اما آنقدر خاتم الأنبیاء مقامش بالاست که اصلاً خدا اسمش را بعد از حرف ندا نمیآورد اسمش را نمیآورد وقتی میخواهد صدایش بزند (یا ایها الرسول، یا أیها النبی) اسمش را با اُبهت میآورد خصوصیات منحصر به فرد پیغمبر زیاد دارد خیلی زیاد دارد نفرین نکرد معراجش، رحمت للعالمینش اما اگر بخواهیم بگوییم دو سه ساعت بحث میبرد فقط تیتروار خصوصیات منحصر به فرد رسول اکرم را بگوییم یکیاش همینجاست که هر دو تای سلام و صلوات را خدا توی یک آیه برای پیغمبر اکرم آورده است برای هیچکس نیاورده است حالا شما تو این درخواستت سلام که بود «سَلاَمٌ عَلَيْکم بِمَا صَبَرْتُمْ»؛ (رعد: 24) خب اما تو این درخواستت تو این فقرة زیارت عاشورا یک مقام خیلی بالایی را داری طلب میکنی میگویی (اللهم اجعلنی فی مقامی هذا....) میگویی صلواتت را میخواهم رحمتت را میخواهم مغفرتت را میخواهم آمد خدمت امام صادق(ع) عرض کرد یابن الرسول الله صلوات خدا چه معنی میدهد صلوات ملائکه چه معنی میدهد صلوات ما چه معنی میدهد تو آن آیهای که به پیغمبر درود میفرستیم حضرت صادق(ع) فرمود: صلوات در از خدا خب (الصلاة من الله رحمه) یک عنایت ویژه است یک توجه ویژه است وقتی خدا بخواهد به پیغمبرش درود بفرستد عنایت ویژه رحمت ویژه توجه ویژه است شما به خدا تو زیارت عاشورا میگویی این توجه ویژهات را برای من عنایت ویژه را به من کن خیلی مقام میخواهد اگر یکی دیگر بریدههای از اهلبیت و امام حسین توی کشور دیگر اینجا که نداریم بریدههای از اهلبیت توی کشور دیگر این دعا را بخواند که (اللهم اجعلنی فی مقامی...) این صلوات را خدا برایش هدیه نمیکند توجه ویژه است عنایت ویژه است این هم به خاطر این مقام است چون اونا این مقام را ندارند
جایگاه محب سیدالشهداء
محب سیدالشهداء بودن خیلی جایگاه است خیلی مقام است تو دنیا حسابشان جداست تو قبر حسابشان جداست آخرت جدا اصلاً اینا بریدههای از دیگر ملتها و ملل و عقائد و ادیان هستند یک چیز دیگرند اینا از خدا رحمت است که نظر لطف و عنایتی داشته باشد (و من الملائکه تزکیه) وقتی ملائکه درود میفرستند بر پیغمبر یا بر مردم دلالت بر پاکی است اما از مردم و من الناس دعا داری دعا میکنی خدایا مقام رسول اکرم را بالاترش ببر هی بالا ببر حالا آن درود وقتی برای انسان بیاید قرآن کریم میفرماید: «هُوَ الَّذِي يُصَلِّي عَلَيْکمْ وَمَلَائِکتُهُ لِيُخْرِجَکم مِّنَ الظُّلُمَاتِ إِلَي النُّورِ وَکانَ بِالْمُؤْمِنِينَ رَحِيمًا»؛ (احزاب: 43) خب حالا درود خدا و ملائکه خدا چه به درد میخوره کجا کارگشاست ادامة آیه برای چی «لِيُخْرِجَکم مِّنَ الظُّلُمَاتِ إِلَي النُّورِ وَکانَ بِالْمُؤْمِنِينَ رَحِيمًا»؛ دستترو از تمام آن گمراهیهای دنیا وعده وعیدها ذخایر دنیا زخرف هر چی هر چی پست و مقام و نمیدانم ثروت و دستترو از اون تو ظلمات میگیرد وقتی خدا بخواهد درود بهت بفرستد تو این جایگاه به خاطر حسین خدا آن درود را برایت میفرستد چطور میشوی از آن ظلمات نجات پیدا میکنی میآیی صاف تو نور قرار میگیری «لِيُخْرِجَکم مِّنَ الظُّلُمَاتِ إِلَي النُّورِ وَکانَ بِالْمُؤْمِنِينَ رَحِيمًا»؛ وقتی درود فرستاد از ظلمات میآیی به سمت نور تا آمدی در مقام نور قرار گرفتی مقام ایمان کامل اینجاست خدا میشود ولیات «اللّهُ وَلِيُّ الَّذِينَ آمَنُواْ يُخْرِجُهُم مِّنَ الظُّلُمَاتِ إِلَي النُّوُرِ وَالَّذِينَ کفَرُواْ أَوْلِيَآؤُهُمُ الطَّاغُوتُ يُخْرِجُونَهُم مِّنَ النُّورِ إِلَي الظُّلُمَاتِ أُوْلَئِک أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ»؛ هر جا بخواهی کج بروی بلافاصله نجاتت میدهیم این صلوات خدا و درود خدا و توجه ویژة خدا اینجا به درد میخوره هر جا بخواهد پایت کج برود کج روی عقیدهای کج روی فکری کج روی اخلاقی تو خانه تو مغازه با مردم با مشتری با ارباب رجوع کج روی فردی اجتماعی کج رویهایی که بعضیا تو سیاسی میکنند کجرویهای اجتماعی همه را وقتی تو این مقام قرار گرفتی از خدا میخواهی یک توجه ویژهای بهت بکند تا توجه ویژه کرد از این ظلمت نجاتت میدهد صاف میگذاردت تو منطقة نورانی خیلی دعای پر معنا و پر محتواست مضمون این دعا خیلی عالی است کجا بود زهیر (کان عثمانیه) زهیر عثمانی است چی شد یکدفعه «اللّهُ وَلِيُّ الَّذِينَ آمَنُواْ يُخْرِجُهُم مِّنَ الظُّلُمَاتِ إِلَي النُّوُرِ وَالَّذِينَ کفَرُواْ أَوْلِيَآؤُهُمُ الطَّاغُوتُ يُخْرِجُونَهُم مِّنَ النُّورِ إِلَي الظُّلُمَاتِ أُوْلَئِک أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ»؛ کجا بود حربن یزید ریاحی تو منطقة ظلمت بود چیز دیگری نمانده بود که لعنت ابدی عبادالرحمن را به خودش بخرد ولی به یک مکان با یک صلوات با یک توجه خدا بلافاصله اومده تو منطقة نوری که سلام ابدی امام زمان را تو زیارت ناحیه به خودش خریده از کجا به کجا اونی هم که حواسش نیست یک توجه خدا میخردش روز عاشورا چند نفر بودند وارد شدند کرش قاسط قبل از شهادت سیدالشهداء وارد شدند شب عاشورا اینا کربلا نبودند فقط وارد شدند خودشان را به خیمههای سیدالشهداء رساندند روز عاشورا هر دوتاییشان دفاع کردند به شهادت رسیدند کجا بودند آنور هف هاف بعد از شهادت سیدالشهداء رسید یعنی ابیعبدالله را به شهادت رسانده بودند سرهای بریده را بالای نیزه کرده بودند بعد هلهله میکردند خیمهها را که غارت کردند آمدند رفتند برای تقسیم غنایم لهوف سید را ببینید رفتند برای تقسیم غنایم دیگر جنگ تمام شد ؟؟؟؟ رسید تو صحنه یک نگاه کرد هنوز هم نفهمیده بود چه خبر شده گفتش که دید دارند غنیمت تقسیم میکنند شمشیر چی فلان سرگرم بودند از اسبهاشون آمده بودند پایین سلاحشان را هم گذاشته بودند زمین دیگر جنگ تمام شده گفت چه خبر شده گفتند هیچی خب کشتیمش تمام شد دیگر کی رو کشتین حسین را کشتیم آقا شمشیر را برهنه کرد و رو اسب و تاخت همینجوری که اینا مشغول جمع کردن غنایم بودن تعداد زیادشون را به درک واصل کرد یک وقت عمرسعد نگاه کرد دید از یک طرف دوباره مثل اینکه شروع شده گفت چه خبر شده ما جنگ رو تمام کرده بودیم گفتند یکی از راه رسیده ؟؟؟؟ کجا بود توی منطقة ظلمت کده داشت به سر میبرد اما خدا یک توجه بهش میکند صاف میآید تو منطقة نورانی سلام ابدی امام زمان را برای خودش ذخیره میکند انسانی که با یک توجه خدا بیدار بشود
بشارت به صابرین
خب حالا تو این مقامی که قرار گرفتی اون و بشر الصابرینی که بهت وعده دادند اونجا هم تو این مقام صدق میکند و بشر الصابرین «وَبَشِّرِ الصَّابِرِينَ (155) الَّذِينَ إِذَا أَصَابَتْهُم مُّصِيبَةٌ قَالُواْ إِنَّا لِلّهِ وَإِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعونَ (156) أُولَئِک عَلَيْهِمْ صَلَوَاتٌ مِّن رَّبِّهِمْ وَرَحْمَةٌ وَأُولَئِک هُمُ الْمُهْتَدُونَ»؛ این جمله از اول مدینه تا آخر تا روز عاشورا لحظة شهادت بروید بشمارید ببینید سیدالشهداء چقدر این جمله را تکرار کرد این از علائم اولیای خداست که آنچه میبینید به زبان جاری میکند چون همه چی را مال خدا میبیند همه چی مال اوست خب «وَبَشِّرِ الصَّابِرِينَ»؛ این مربوط به شهدای احد است شهدای احدی که آن خانم با آن مرکبش سه تا دونه جنازه را داشت میبرد یک جنازه این طرف شتر یک جنازه آن طرف یک جنازه هم بالای شتر بسته بود پیغمبر فرمود: این کیه بگوئید بیاد ببینم این خانم را آمد رسول اکرم فرمود: این کشتهها را کجا میبری گفت آقا بستگان میاند آقا فرمود کیاند اینا گفت آقا این پسرمه این شوهرمه این هم برادرم سه تا شهید سه تا شهید را آوردم فدای شما کردم خدا رحمت کند امام یک مادری آمده بود محضر امام از این خانمهایی که چهار تا شهید هدیه کرده بود چهار شهید عکس اول را گذاشت جلوی امام گفت آقا این پسرم محمد است سی و هشت سالش بود عکس دوم را از زیر چادرش در آورد گذاشت رو عکس اول گفت آقا این محسن است دو سال از آن کوچکتر بود تا آمد عکس سوم را در بیاورد بگذارد روش یکدفعه دید شانههای امام از گریه دارد میلرزد عکسارو جمع کرد گفت آقا فدا بشوم من چهار تا شهید دادم که اشک شما را نبینم جمع کرد یا رسول الله من این سه تا را برای شما فدا کردم که گریه نکنی این آیه مال اونجاست اینا همشون برمیگردند پیغمبر فرمود: گریه نمیکنی گفت آقا اینا اگر همشون بهشتی هستند برای چی گریه کنم خدا خودش داده خودش هم گرفته خودش داده خودش هم برده «الَّذِينَ إِذَا أَصَابَتْهُم مُّصِيبَةٌ قَالُواْ إِنَّا لِلّهِ وَإِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعونَ»؛ پیغمبر «وَبَشِّرِ الصَّابِرِينَ»؛ بشارت بهشان بده بگو چی «أُولَئِک عَلَيْهِمْ صَلَوَاتٌ مِّن رَّبِّهِمْ وَرَحْمَةٌ وَأُولَئِک هُمُ الْمُهْتَدُونَ»؛ خب دقت کنید تو این مقامی که شما قرار گرفتی داری گریه میکنی این چند لحظه را خیلی زیادی دقت کنید خیلی زیادی وقتی هر سال میآیی دو ماه محرم و صفر هر جا پرچم سیدالشهداءست مینشینی گریه میکنی ببخشید مگر هر انسانی برای بستگان درجة یکاش وقتی از دنیا میرود این همه گریه میکند بستگان درجه یک مادر و پدر و خواهر و برادرند بله فرزند حالا اگر از دنیا رفت اولا اینقدر انسان نمیگوید خدا منو فدا کند شما به بچهات میگویی فدات بشوم اما صدی نود و نه درصد همچین نیست که واقعاً بخواهی فداش بشوی داری تعارف میزنی بچهات را دوس داری ولی نه در این حد که دیگر عزرائیل بیاد بگوید آقا اجازه میدهی شما را فدای بچهات کنم میگویی نه به یک نفر میآیی میگویی که (بابی انت و امی) خدا پدر و مادر منو فدات کنه حسین برای آن مادری که از دنیا میرود مادرش از دنیا میرود بعد از یک ماه دو ماه سه ماه پنج ماه دیگر تمام اما خدا شصت هفتاد سال بهت عمر داده شصت هفتاد سالش را برای حسین گریه کردی این خیلی مقام است یعنی چه یعنی خدایا من تمام عمرم را عزادار حسینم من مصیبت زدة حسینم آدم مصیبت زده صبر میخواهد اگر واقعاً این پرده را خدا میزد کنار عین مصیبت را مردم میدیدند امام میفرماید: جون میدادند نمیتوانستید شما زنده بمانید اصل مصیبت را اگر میدیدید یعنی یک پرده میرفت کنار از جلو چشمت آنوقت میدیدید کربلا چه کردند هیچکی زنده نمیماند تو هشتاد سال شصت سال پنجاه سال عزاداری آدم عزادار همهاش دارد گریه میکند هر جا میروی میگوید السلام علیک یا أبا عبدالله به آدمی که عزادار است میگویند خدا صبرت بدهد قرآن هم به شما میگوید خدا صبرت بدهد «وَبَشِّرِ الصَّابِرِينَ»؛ آخرش میگوید: «وَبَشِّرِ الصَّابِرِينَ»؛ آخرش میگوید «أُولَئِک عَلَيْهِمْ صَلَوَاتٌ»؛ حالا این مقام صلواتی که مخصوص صابرین است شما تو زیارت عاشورا میگویی (اللهم اجعلنی فی مقامی...) تو همین مقام مصیبت عزادار گریه تکیه سینهزنها گریهکنان (فی مقامی هذا) که این جایگاه را به هر کس نمیدهند بله
چشم گریان به عزای تو به هر کس ندهند اهرمن را شرف داشتن خاتم نیست
چیزی که شما دارید تا یک جایی تو مجلس میبینید پرچم سیاهی زدند دلت پرپر میزند بروید تو مجلس تا مینشینی میگویند السلام علیک یا ابا عبدالله گریه میکنی اشک میریزی برای جگر گوشة زهرا گریه میکنی میگویی (بابی انت و امی) همین جملهای که امام صادق(ع) کنار قبر جدش میگوید: خدا پدر و مادر منو فدات کند (بابی انت و امی) پدر و مادرم فدای شما چه کردند با شما کربلا چه جور با شما رفتار کردند شبث بن ربعی فرار کرد رئیس سنگ اندازان کربلا بود گروه گروه کرده بودند یک عده شمشیر میزدند یک عده نیزه نیزه میزدند یک عده تیر میزدند این هم گفت اونایی که شمشیر و نیزه و اینا ندارند سنگها را دامنها را پر از سنگ کنید فرماندة اینا هم شبث بن ربعی بود گفت بیایید کجا میخواهیم برویم پسر فاطمه را سنگ بزنیم فرار کرد مختار او را گرفتش خیلی گشتند پیداش کردند شبث بن ربعی را خیلی وقتی آوردنش مختار صدا زد ملعون بگو ببینم کربلا چه کردی؟ گفت امیر من هیچ کاره بودم صدا زد بگی میکشمت نگی هم میکشمت گفت حالا که میخوای منرو بکشی میگم تا جگرترو بسوزونم چه کردی ملعون؟ گفت امیر آمدم کنار گودال دیدم حسین به سجده افتاده آمدم وارد شدم صدا زدم حسین دیدم آقا مشغول مناجاتش جواب منرو نداد دوباره صدا زدم حسین بازم دیدم جوابمو نداد مرتبه سوم که صدا زدم جواب نداد پامو بلند کردم با این چکمة نظامی محکم به پهلوی حسین مختار آنقدر گریه کرد بعد صدا زد ملعون بگو ببینم حسین چه کرد یه وقت صدا زد امیر تا من لگد را زدم ابیعبدالله دست بلند کرد دستشُ به پهلوش گذاشت صدا زد وای فاطمه، یا فاطمه یعنی مادر جان همینطور که پهلوتُ شکستن الان همون لگد تو گودال قتلگاه همه بگید یا حسین....
اللهم صل علی محمد و آل محمد
نسئلک و ندعوک بإسمک الأعظم یا الله
به ابیعبدالله قسم همة مارو ببخش و بیامرز
بحق زینب فَرَجِ مهدیرو برسان
مریضامون شَفا مرحمت فرما
امام، شهدا، امواتمون غریق رحمتت بفرما
کشور و ملت و رهبر عزیز ما، جوانها، حضار محترم مجلس محافظت بفرما
باران و برکات و رحمتت را بر ما نازل فرما
شر دشمنان به خودشون برگردان
پروردگارا این قلیل زیارات و توسلات از اهل مجلس از زن و مرد از بانی مکرم حضرت آیتالله ترابی به أحسن وجه قبول بفرما
بِرَحْمَتِکَ يااَرْحَمَ الرَّاحِمينَ.
بخش تهیه محتوای سایت تخصصی منبرها