پایگاه تخصصی منبرها

خصائص امام حسین علیه السلام

تاریخ انتشار:
بیست و سه شباهت بین یحیی و امام‌حسین ـ سلام الله علیه ـ هست حمل هر دو شش ماه بوده هر دو در رحم مادر حرف زدند یکی‌اش اینجاست امام‌حسین ـ علیه السلام ـ وقتی فاطمة زهرا ـ سلام الله علیها ـ بانو باردار شدند...
خصائص امام حسین علیه السلام

خصائص امام حسین علیه السلام

الحمدلله رب العالمین الصلاة والسلام علی سید الانبیاء والمرسلین حبیب اله العالمین ابی القاسم محمد(صلی الله علیه وآله و سلم) اطیبن الطاهرین المعصومین المکرمین و اللعن الدائم علی اعدائهم اجمعین من الان الی قیام یوم الدین.
  «اللّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الْحُجَّهِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَ عَلى آبائِهِ فی هذِهِ السّاعَهِ وَ فی کُلِّ ساعَهٍ وَلِیّاً وَ حافِظاً وَ قائِدا ‏وَ ناصِراً وَ دَلیلاً وَ عَیْناً حَتّى تُسْکِنَهُ أَرْضَک َطَوْعاً وَ تُمَتِّعَهُ فیها طَویلاً»

عرض کنم که روز اول محرم من مطالبی را که حتماً از اهل منبر بزرگواران و عزیزانی که در خدمت شما بودند و شما در خدمت ایشون بوده‌اید مطالبی شنیده‌اید ولی چرا ما مجلس برپا می‌کنیم و محرم، ماه صفر، فاطمیه، شهادت حضرت علی در ماه رمضان و امثال ذلک این ریشه و برنامه‌اش کجاست؟ وقتی آدم این کتابی که عرض کردم می‌خواستم معرفی کنم سلام خدا به شیعیان و بزرگان و علمای شوشتر و خوزستان مرحوم آیت‌الله شیخ‌جعفر شوشتری یک کتابی دارد به نام خصائص الحسینیه این کتاب عربی است به فارسی ترجمه شده با آدرس و مدرک هر مطلبی را ایشون فرموده  آدرسش در پاورقیش نقل کردند که این فرمایش مال کیست، ترجمه‌ای که چند تا ترجمه داره اونیکه من دیدم و بهم چسبیده و پسندیدمش اشک روان بر امیر کاروان این کتاب بسیار کتاب خوبی است در فن امام‌حسین ـ علیه السلام ـ من خیال می‌کنم بی‌نظیر باشه همه چیز توش هست مطالب مربوط به امام‌حسین ـ علیه السلام ـ عرض شود

خصائص امام حسین علیه السلام

بر اینکه آنوقت اختصاصیات و خصائصی که مال امام‌حسین ـ علیه السلام ـ است من چندتاشُ امشب خدمت شما عرض می‌کنم و فردا شب ان‌شاء‌الله جواب این شبهاتی که وهابی‌ها به ما می‌دهند تا آروم آروم بریم تا کجا می‌توانیم برویم حدیث در کتابی است به نام خصائص و ویژگی‌های حضرت زینب این هم نویسنده‌اش بزرگان شوشتر و خوزستان هست این ویژگی‌های زینب در خصیصه و ویژگی نوزدهم اینا بزرگان حوزة نجف اشرف بر این کتاب تغریض مثبت نوشتن که این مطالب درسته حدیثی نقل می‌کند که اون پیراهن خونینی که روز عاشورا از بدن آقا در آن لحظات آخر کندند و بُردن اون پیراهن به غارت رفت امام‌سجاد ـ علیه السلام ـ در ضمن اوناییکه غارت شده بود از یزید پس گرفت یکیش همین پیراهن بود که در حدیث هم هست و در تاریخش هست که پیراهن بوده حضرت پوشیده بودن، این در محضر امامان ما بوده امروز در محضر امام‌زمان است حدیث در خصائص زینبیه است خصیصه نوزدهم که مثل امشبی جبرئیل میاد محضر امام‌زمان ـ سلام الله علیه ـ عرض کردم اینا درون مذهب است

دشمنی وهابیت با دوستاران امام حسین علیه السلام

ما نباید توقع داشته باشیم که وهابی که اصول اعتقادی امامتی ما را قبول ندارد این ریزکاریاشُ از ما قبول داشته باشه توقعی نیست ازشون اونا اصل را قبول ندارند اصلاً منکه معتقدم اصل دین را قبول ندارند یعنی اینها سنی هم نیستند اگه سنی بودن باید به سنت پیغمبر عمل می‌کردند کجای سنت پیغمبراکرم است که اینجوری زن و بچة مردم را زیر آتش تیکه‌پاره کنند تو سنت پیغمبراکرم کجاش بوده آخه اینکه اینا شعبة از یهود هستند بارها گفتم بازم میگم حالا هم میگم اعتقادم دارم می‌توانم ثابت کنم کتاب مستر جنفر را بخوانید ببینید خاطرات مرتیکه انگلیسی می‌‌گوید که اینها کی هستند این نمازم نمازی است که حالا خواهم گفت عرض شود بر اینکه توقع نیست که اینها از من بگیرند بگن ببین چی میگه بله بله شما اصل مولای ما امیرالمؤمنین و اصل قصة عاشورا را هم قبول ندارید تا چه برسه به ریزه‌کاریاش البته ریز نیست خیلی درشته حدیثی است که فرمودند: جبرئیل میاد محضر امام‌زمان مثل امروزی این پیراهن را می‌گیرد خب معلومه که دیگه تیکه تیکه و غرق در خون چونکه دیگه هر کی نزدیک بود هر چی هم دست بود می‌زد به آقا وقتی آقا خورد به زمین امام‌رضا ـ علیه السلام ـ فرمود: کما یذبح الکبش؛ کبش یعنی گوسفند قربانی، گوسفند قربانی را وقتی سر می‌برن همه ایستادن ببین کی تیکه تیکه میشه یه تیکه‌اش گیر من بیاد، لذا فرمودند: آقا همین‌طور که تو قتلگاه دست و پا می‌زد یکی تیکه در مقتل است اینایی که من دارم میگم‌ به من اعتماد کنید، به من اعتماد کنید من گزاف رو منبری که این جمعیت اینجور پخش میشه گزاف حرف نمی‌زنم تیکه یعنی دستمال حتی دستمال جیب آقا را در می‌آوردن عمامة حضرت را کلاه‌خود حضرت را آقا دست و پا می‌زد کفش‌هاشُ از پاش در می‌آوردن، انگشتر در می‌آوردن همینجور غارت می‌کردن خب این پیراهنی که امام‌سجاد ـ علیه السلام ـ انگشتر از دستش در آورد فرمود: به اندازة نگین این انگشتر جای سالم به بدن بابام نمونده بود، یه آقایی که جای سالم اینجوری در بدنش نیست این پیراهن چه جور است السلام علیک مرمل بدماء، آقایی که اینجوری سوراخ سوراخ و تیکه تیکه یعنی وقتی آقا خورد به زمین آقارو محاصره کردن حلقة اول با شمشیر می‌زدن اون عقبیا که دستشون نمی‌رسید با نیزه می‌زدن اسب‌ها می‌اومدن تو می‌رفتن بیرون یک بدن اینجوری دیگه این پیراهن چی چیه، حدیث است فرمودند: روز آخر ماه ذی‌الحجه اول محرم جبرئیل می‌آید محضر امام‌زمان این پیراهن 52 چیز است ودایع از آدم است تا خاتم الأنبیاء و تا امام‌عسکری ودایع است از اهل‌بیت محضرت امام‌زمان است 52 تاست این را من در یک کتابچه‌ای جمعش کردم اینارو 52 ودایع محضر امام‌زمان یکیش این پیراهن است امام‌ فرمودند: می‌گیره می‌بره از کنار عرش آویزون می‌کنند وقتی آویزون میشه این پیراهن حزن تمام عوالم را می‌گیرد، دیگه بی‌اختیار جوان میدوه میگه مادر چادر مشکیم کجاست اون میدوه پرچم می‌گیره، اون میدوه یعنی پا برهنه میش سر برهنه میشن دیگه اختیار دست بچه شیعه نیست

هل من ناصر ینصرنی

آقا امام‌حسین ـ علیه السلام ـ روز عاشورا 7 بار استمساع کرد هفت بار اومد جلو لشکر ایستاد هل من ناصر ینصرنی؛ هل من معین یعننی؛ هل من حرم رسول‌الله لذا در زیارت حضرت هست که وقتی میری کربلا هفت بار بگو لبیک یا داعی الله لبیک یا داعی الله هفت بار به آقا لبیک بگو بعد برو تو زیارت آنوقت حدیث داریم در عالم ذر که حالا نمی‌دانم فرصت میشه آمادگی دارید بهم بگید چی بگم تا بگم در هر فازی بخوام بفرمائید امید خدا فضل خدا کمک خدا یاری امام‌زمان آمادگی برا ورود و خروجش دارم در عالم ذر ارواح طیبة شما بزرگان که در عالم ذر منزل اول بوده ندای مبارک هل من ناصر ینصرنی؛ ابی‌عبدالله را شنیده اونجا گفته لبیک یا حسین اونجا جواب داده وقتی اونجا جواب داده اینجا که میاد در مقام عمل دیگه از خودش قرار نداره این جوان میدوه مشکیم کجاست، علم کجاست، پرچم کجاست، زنجیر کجاست، سینه کجاست، غذا، آشپز اینور اونور، اینجوری میشه که می‌بینید خودتون که نیستید این لبیک عالم ذر شما را اینجوری جمع کرده و این حزنی که در تمام عوالم است ملائکه محزون است ماهیان دریا مرغان هوا مرحوم آیت‌الله شهید دستغیب خدا رحمت کنه شهدا را و ایشون را در کتاب داستان شگفتش نقل می‌کند می‌گوید کسی بود در بیابان دید حیوان‌ها همه جور و باجور که در غیر این ایام بهم می‌پرن همو پاره می‌کنن امشب دور هم جمع شدن هلهله می‌کنن همهمه می‌کنن اینا حزن در حیوانات هم حتی اثر می‌کند جلت و عظمت مصیبتک علی جمیع أهل السموات بر آسمان و زمین این عظمت و مصیبت این ریشه دارد ریشه دارد حدیث معتبر است سنی و شیعه نقل کردند در تفاسیرشون در ذیل آیة شریفه سورة مبارکة بقره «فَتَلَقَّي آدَمُ مِن رَّبِّهِ کلِمَاتٍ فَتَابَ عَلَيْهِ إِنَّهُ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِيمُ»؛ (بقره: 37) اون کلماتی که آدم گفت: الهی یا حمید بحق محمد بود تا آخر که رسید یا قدیم الإحسان بحق الحسین بنا کرد گریه کنه جبرئیل گفت گریه کن آقا اگر می‌خواهی توبه‌ات قبول بشه یکی از چیزهایی که توبه را قبول می‌کنه اشک بر مظلوم است پسر پیغمبر است امام‌حسین ـ علیه السلام ـ است، نوح سوار بر کشتی شدنش من میگم و رد میشم چون وقت خیلی آمادگی ندارد برای ادامه ان‌شاء‌الله شب‌های آینده زودتر برم منبر و در خدمتتون باشم نوح پیغمبر ابراهیم اومده کربلا اسماعیل اومده کربلا موسی اومده کربلا عیسی اومده کربلا بسم الله الرحمن الرحیم «کهيعص»؛ مثل فردایی ریان‌بن‌شبیب عموزادة هارون است وارد شد بر امام‌رضا ـ علیه السلام ـ آقا فرمود: الصائم یابن شبیب روزه‌ای یا نه؟ روز اول محرم روزی است که زکریا بن آدم 120 ساله بچه‌دار نمی‌شده روزه گرفته است دم افطار الهی یا حمید بحق محمد جبرئیل بهش گفته گفته و یا قدیم الإحسان بحق الحسین نام ابی‌عبدالله را که شنید و گفت به زبانش جاری کرد شروع کرد گریه کردن گفت خدایا یه جوان بهم بده الله‌اکبر بخدا با کدوم عقل جور در میاد گفت خدایا یه جوانی بهم بده همین‌‌طور که پسر پیغمبر را سر می‌برن پسر من را سر ببرن، همینجوری که جگر پیغمبراکرم می‌سوزد جگر من بسوزد من مثل پیغمبر بشوم پسرم مثل پسر پیغمبر بشود آنوقت خدای منان این سوره را اینجوری شروع می‌کند بسم الله الرحمن الرحیم «کهیعص» ذکر رحمت ربک عبده زکریا حدیث در تفسیر شریف برهان است از کتاب کمال الدین شیخ‌صدوق است ـ قدس الله سره ـ از سعد ابن عبدالله اشعری قمی از امام‌زمان ـ علیه السلام ـ در سامرا سؤال می‌کند آقا می‌فرماید: بسم الله الرحمن الرحیم کاف یعنی کربلا ها اشاره است به شهادت یاء اشاره است به یزید قاتل الحسین عین اشاره است به عطش الحسین صاد اشاره است به صبر الحسین عطش الحسین ـ سلام الله علیه ـ و صبر امام‌حسین که در زیارت ناحیه می‌گوید: عجب من صبرک ملائکه السماوات؛ کسی که اشاره می‌کرد شیخ ابن الأرندس قصیدة عالی و زیبایی دارد خیلی عالی صد و چند بیت است در جلد ششم یا هفتم الغدیر همه‌اش است می‌فرماید:

أیقتل زمعان الحسین بکربلا               و فی کل عذد من انامله عدوا

یک کسی در کربلا تشنه کشتند که اشاره می‌کرد از سر انگشتش دریا می‌ریخت آب می‌ریخت

و والدة ساقی علی الحوض فی قد         و فاطمه ماء الفرات به مهره

آب فرات مهر مادرش است باباش هم ساقی حوض کوثر است خودش هم اشاره کند انگشتاش دریا می‌ریزد اما اینجوری با لب تشنه جوری که لب‌های حضرت از تشنگی ترک خورده بود هر چی می‌رفت حرف بزند خون از لب‌های حضرت می‌ریخت آدم وقتی تشنه می‌شود زبان دور دهن می‌چرخاند رطوبت تولید بشود از بس این زبان حضرت به دندان‌هاش خورده بود این جاهای زبان زخم شده بود از گوشه‌های زبان حضرت خون می‌ریخت فرمود: حال بینه و بین السماء الدخان؛ از شدت تشنگی آسمان را دود می‌دید دیگر چشماش نمی‌دید لذا سراغ علی‌اکبر که رفت دو جهت بود که آقا تو صحرا گم شد یکی چشماش از تشنگی نمی‌دید حیث الحسین سبع مرات ولدی علی؛ منظور انبیاء ـ علیه السلام و سلام از آدم تا خاتم الأنبیاء حدیث معتبر است خصائص نقل می‌کند علامه در بحار نقل می‌کند بزرگان مذهب نقل می‌کردند در مقاتل هست بین یحیی و امام‌حسین بیست و سه شباهت است حالا ان‌شاء‌الله یک شب به عنوان مقتل و روضه براتون می‌خونم

شباهت های حضرت یحیی و امام حسین علیه السلام

بیست و سه شباهت بین یحیی و امام‌حسین ـ سلام الله علیه ـ هست حمل هر دو شش ماه بوده هر دو در رحم مادر حرف زدند یکی‌اش اینجاست امام‌حسین ـ علیه السلام ـ وقتی فاطمة زهرا ـ سلام الله علیها ـ بانو باردار شدند رسول‌اکرم اومد خونة فاطمه زهرا دید و آنقدر گریه کرده چشم‌ها و صورت قرمز شده دخترم چرا اینقدر گریه کرده‌ای عرض کرد بابا این بچه‌ای که در رحم من است غیر حسن است فرق می‌کند این بچه امروز زمزمه می‌کرد حرف می‌زند گوش کردم هی می‌گوید أنا الشهید منو می‌کشند روز دوم پیغمبر آمد گریه می‌کند چه خبر است قصه اینجور نیست که از آدم تا خاتم این یکی‌اش است من دارم خدمت شما عرض می‌کنم هزاران هزار روایت و چقدشم هم به‌دست دشمنان شیعه از بین رفته است روز دوم باباجون خیلی گریه می‌کنی دخترم گفت بابا بیا گوش کن ببین چی می‌گوید دیروز فرمود: أنا الشهید امروز می‌گوید أنا الغریب روز سوم آمده است چرا اینقدر گریه می‌کنی دخترم فرمود: امروز لحن را عوض کرده می‌فرماید: أنا العطشان روز چهارم گریه بالاتر چشم‌ها قرمز امام‌رضا فرمود: آنقدر ما گریه می‌کنیم که این جفونمون پلک‌های چشمان خون ازش می‌ریزد اینجوری اهل‌بیت ان یوم الحسین أقرح جفوننا؛ جفون ما را زخم کرده قروح خون ازش می‌آمده اشک وقتی زیاد می‌شود دیگر آن حالا که پشت چشم پشت برنمیاد نمی‌تواند نمی‌رساند خون را تبدیل به اشک کند خون فرو می‌کند آمدن و این من دیدم که سه تا جوانش در سانحه از بین رفته بود زنی بود گریه می‌کرد من دیدم چه جور خون می‌پاشید از چشمش أسبل دموئنا و أقرح جفوننا؛ زینب ما را خار کردند ناموس‌ها را سوار بر شتری بی‌جهاز کردند ناموس ما را سوار بر شتری بی‌جهاز کردند ناموس ما را کتک می‌زدند (عبارت عربی) منظور عرض شود بر اینکه روز چهارم روز سوم أنا العطشان روز چهارم أنا العریان برهنه می‌کنند گریه گریه گریه جبرئیل نازل شده است عجیب است حدیث در کمال الدین شیخ‌صدوق است ـ قدس الله سره ـ فرمودند: روزی که امام‌حسین ـ علیه اسلام ـ به دنیا آمد پنج وحی از ذات مقدس حق نازل شد وحی اول به خاذن جهنم خاموش کنید جهنم را حسین آمد وحی دوم به ملائکه مأمور بهشت بهشت را زینت کنید حسین آمد وحی سوم صف ببندید صبوح قدوس بگویید حسین آمد وحی چهارم بحورالعین بروید زینت کنید همدیگر به همدیگر تبریک بگویید حسین آمد وحی پنجم به جبرئیل برو تو بهشت یک پیراهنی دستور داده‌ام از بال‌های نازک پرهای نازک ملائکه بافته‌اند اینو بردار کادو ببر اما به رسول‌خدا هم تسلیت بگو هم تهنیت وقتی پیغمبر اکرم گریه فاطمه زهرا گریه جبرئیل آمد گفت یا رسول‌الله این همان حسین است امتت دعوت می‌کنند می‌کشند لب تشنه و و و آقا رسول‌خدا گریه فاطمه زهرا گریه فاطمه زهرا عرض کرد بابا جونم موقعی که این حسین منو اینجوری می‌کشند امت تو به اسم اینکه امت توأند می‌کشند شما هستی فرمود: نه من نیستم باباش علی هست نه من مادرش هستم نه داداشش حسن هست نه بخدا قسم اگر معتبر نبود حدیث و اگر ایمان دلم نبود تحویل شما نمی‌دادم مطمئن باشید به من اعتماد کنید فاطمه زهرا عرض کرد فمن یأذی علیه یقیموا العزا علیک و من یبکی؛ پس کی براش اقامة عزا می‌کند کی براش گریه می‌کند کی براش نوحه سرائی می‌کند کی براش عزاداری می‌کند کی عزاشو نگه می‌دارد براش آنوقت جوان‌ها نوش‌جونت شیر مادرتون نوش‌جون لقمة پدرتون لقمة پدرت نوش‌جونت شیر مادرت نوش جونت سلام خدا به مادری که شیرت داد رسول‌خدا شمارو آدرس داد فرمود: نمی‌دانی دخترم یک مردانی می‌آیند آنقدر عاشق آنقدر شیفته می‌نشینند مثل جوانی که بابایی که مال جوانش لایندرس ایام الظهور هر چه سال بگذرد کمرنگ نمی‌شود هی قوی‌تر می‌شود هی اوج می‌گیرد هی بیشتر می‌شود امراء جور کلام جور و سلاطین ظلم و جور متوکل‌ها صدام‌ها رضا شاه‌ها می‌آیند برای ولی خدای منان اراده کرده است امرش را علو و ارتفاع و برتری و عظمت فرمود: دخترم فاطمه غصه نخور یک زنانی در دوستان این حسین من است مثل مادری که می‌نشیند مال جوانش والا یک مادر جوانش از دستش می‌رود مجلس یک ماه دو ماه شش ماه یکسال دو سال سه سال دیگر بعد سر قبرش که می‌رود گریه و زاری نمی‌کند بیا سر سفرة امام‌حسین می‌آید صبح تو این خونه ظهر تو اون خونه عصر تو اون خونه شب  تو اون خونه هر چی می‌خواند زار می‌زند و ضجه می‌زند و اشک می‌ریزد گریه می‌کند شما را وعده داده شما را حواله داده شما را قول داده کوتاه نیایید یک مقدار با وضو بیایید قشنگ‌تر بیایید با لباس مناسب چشمت را زبانت را گوشت را یک مقدار مراقبت بیش‌تری بکنید تا اشکت بیش‌تر بشود حالت بیش‌تر بشود دلت آماده‌تر بشود اهل‌بیت ـ علیهم السلام ـ وقتی به دهة محرم می‌رسیدند هر چه به روز عاشورا می‌رفتند هر چه رو به عاشورا می‌رفتند آب کمتر می‌خوردند آب سرد نمی‌خوردند غذای لذیذ کمتر می‌خوردند حرف کمتر می‌زدند روز عاشورا روز حزن و اندوه و غمشان می‌بود چرا پا برهنه می‌شوید چرا برهنه می‌شوید چرا گل به خودتون می‌مالید چرا در عزای ابی‌عبدالله ما یک ایثار داریم یک مواسات ایثار این است که این آبی که اینجا گذاشته است را من نیاز دارم خودم نمی‌خورم می‌دهم به این آقا می‌خورد این را می‌گویند ایثار اما مواسات این است من تشنه‌ام نیاز دارم آقا هم نیاز دارد چون گیر آقا نمی‌آید منم نمی‌خورم این کار فقط تو کربلا اتفاق افتاده است یکبار توسط عباس گفت والله قسم حسین تشنه است نمی‌خورم می‌برم اگر گیر آقا اومد بعد من می‌خورم مواسات چرا گل به خودت می‌مالی چون بدن آقا امام‌حسین مرمل بدماء پر خون است وقتی می‌غلطد تو خاک‌ها این خاک‌ها با خون گل می‌شود بدن حضرت پر گل بود بدن دیگر پیدا نبود بدن پیدا نبود مرمل بدماء رمل گل، خاک چرا؟ چرا برهنه میشی چون بدن آقای ما را برهنه کردن، چرا کفشاتُ در میاری پا برهنه تو عزا و خیابون و هیئت‌ها میدوی چون کفش‌های آقای مارو درآوردن امام‌سجاد ـ علیه السلام ـ فرمود: شما خیال می‌کنید ما کفش داشتیم همه‌امون عصر عاشورا که شروع کردن غارت کردن این اهل‌بیت پا برهنه بودن تا کوفه پا برهنه بودن تا شام پا برهنه بودن تا مدینه، همه‌اشون پا برهنه وقتی خمیه‌هارو آتش زدن و بچه‌ها شروع کردن دویدن همه پا برهنه می‌دویدن

خار مغیلان است و سنگ است و سنگلاخ است و هوا آفتاب داغ و خاک‌های گرم و داغ این بچه‌ها می‌دویدن و وامحمدا، واعلیا، واحسینا، واجعفرا یکی به داد ما برسه، یکی گوشواره می‌کند یکی سیلی می‌زد یکی معجر می‌کشید یکی روسری می‌کشید.

از أزل در طلبت چشم ترم گفت حسین           هر کجا بال زدم بال و پرم گفت حسین

مادرم داد به من درس محبت اما                   من حسینی شدم از بس پدرم گفت حسین

آقای من: ممنونتم شصت سال سر سفره‌ات و سر زندگیت بودم و هستم و آقای من:

تا گُلِ نام تو وا شد به لبم باز پدر                        گفت شکر تو خدایا پسرم گفت حسین

هر چه دارم همه از لطف پدر بود که او                 عوض قصه به بالین سرم گفت حسین

این عجب نیست که یک بَردِه بَرَد نام تو را             که خدای أزلِ دادگرم گفت حسین

گفتم ای عشق مرا دست نیاز است در آن            طلب خویش به نزد کی بَرَم گفت حسین

تیغ‌ها نوحة خون از لبشان شد جاری                   اندر آن لحظه که بانوی حرم گفت حسین

یه لحظه‌ای بر زن و بچه گذشت دیدم صدای آقا دیگه نمیاد، زینب‌کبری ـ سلام الله علیها ـ زن و بچه‌ را داخل خیمه کرد به ام‌کلثوم فرمود: خواهرم بایست دَمِ خیمه زن و بچه نریزن به صحرا برم ببینم از داداش چه خبر چرا دیگه صدای داداش نمیاد، وقتی رسید رو تَل زینبیه دید یک جایی مجتمع شدن فهمید داداش اینجا خورده به زمین همونکه دیگه ابی‌عبدالله قدرت بر سواری نداشت

نه ذوالجناح دگر تاب استقامت داشت              نه سیدالشهداء بر جدار طاقت داشت

هوا زجور مخالف چو غیرگون گردید                  عزیز فاطمه از عرش سرنگون گردید

زینب‌کبری ـ سلام الله علیها ـ دید یه جایی جمع شدن یکی با شمشیر می‌زنه، یکی با نیزه می‌زنه، پیرمردایی که نمی‌توانستند شمشیر دست بگیرن با عصا می‌زدن، شب اول محرم بخدا همه وقت و همه شب نمیشه گفت بحرالمصائب می‌نویسه: بیل‌دارآ با بیل می‌زدن واویلا زینب میان لشکر دیر کرد لشکر از جا کنده شده چشمش افتاد به عمرسعد صدا زد: (عبارت عربی) حسینمُ دارن میکشن تو ایستاده‌ای نگاه می‌کنی، عمرسعد با همة ملعنتش روش از زینب برگردان صدا زد: برید کار حسین تمام کنید.

حسین آرام جانم              حسین روح و روانم

هر کی بلند آمین میگه عاقبت‌بخیر تو کربلا بمیره

اللهم عجل لولیک الفرج

 

بخش تهیه محتوای سایت تخصصی منبرها