پیوستگى زکات با نماز در روایات
پیوستگى زکات با نماز در روایات
در کلمات معصومان علیهم السلام ذکر زکات در کنار نماز و سخن از ارتباط میان آن دو، در پارهاى از روایات آمده است؛ البته این مسئله در احادیث مذکور با تعابیر مختلفى مطرح شده است که در این بخش برخى از آنها را مرور مىکنیم:
۱ - در تفسیر على بن ابراهیم(۲۸) (منسوب به امام حسن عسکرىعلیه السلام) روایتى جامع و کامل در این موضوع آمده است که ترجمه آن را تقدیم مىکنیم:
«...اما زکات؛ پس پیامبرصلى الله علیه وآله[درباره آن] فرمود: هر کس زکات [مال خود] را به مستحق بدهد و نماز را با حدود و شرایطش به جا آورد و به این دو (نماز و زکات) چیزى از گناهان که آن دو را باطل کند، ملحق نکند، در روز قیامت در حالى وارد محشر مى شود که تمام حاضرین در عرصات قیامت به حال او غبطه مى خورند تا این که نسیم بهشتى او را تا بالاترین غرفه ها و تالارهاى بهشت، به محضر محمد و خاندان طیبین و طاهرین آن حضرت - که این شخص آنها را دوست مى داشته - بالا مى برد.
هر کس که نسبت به زکات مالش بخل بورزد و [لى] نمازش را به جا آورد، نمازش نگاه داشته مى شود و به آسمان نمى رود تا وقتى که زکات مالش بیاید، پس اگر زکات را داد، آن زکات، به صورت راهوارترین اسبها براى حمل نمازش در مىآید و نماز را تا ساق عرش با خود مى برد و حمل مىکند؛ پس خداوند عزوجل [خطاب به آن شخص] مى فرماید:
در بهشت [با این مرکب] سیر کن و تا روز قیامت در آن بتاز پس تا هر کجا که تاختن تو به آن منتهى شد، همه آن و راست و چپ آن براى توست؛ پس آن اسب شروع به تاختن مىکند به طورى که در هر روز در یک چشم به هم زدن با هر پَرش و جهش مسافت یک سال را طى مىکند تا این که به جایى که خداوند تعالى مىخواهد منتهى مى شود.
پس همه آن مقدار طى شده و مثل آن مقدار از جهت راست آن و چپ آن و مقابل آن و پشت آن و بالاى آن و زیر آن، براى آن شخص است. و [لى] اگر نسبت به زکاتش بخل بورزد و آن را پرداخت نکند، امر مىشود [به ملائکه که نمازش را به او برگردانند ]پس نماز به آن شخص برگردانده مىشود و نمازش در هم پیچیده مىشود همچنان که لباس کهنه را مى پیچند و آن را به صورت آن فرد مىزنند و [به او ]گفته مىشود: اى بنده خدا! این نماز بدون زکات به چه دردت مىخورد!»
۲ - در پارهاى از روایات از نمازى که به همراهش زکات نباشد به نماز غیر مقبول یا ناقص تعبیر شده است که در اینجا به نقل چند روایت در این باره مىپردازیم.
روایت اول: پیامبر اکرم صلى الله علیه وآله فرمود:
«لا یَقبَلُ اللهُ عزوجلّ صلاةَ رجلٍ لا یُؤدّى الزکاة حتى یَجمَعَهُما فانّ الله عزوجل قد جَمعَهُما فلا تُفَرّقوا بینهما»(۲۹)
«خداوند عزوجل نماز کسى را که زکات ندهد قبول نمىکند تا وقتى که میان آن دو جمع کند؛ زیرا خداوند آن دو را جمع کرده است، پس میان آن دو جدایى میندازید.»
روایت دوم: امام رضاعلیه السلام فرمود:
«انّ الله عزوجل اَمَرَ بثلاثة مقرونٍ بها ثلاثةٌ اخرى؛ أمَرَ بالصلاة و الزکاة، فَمن صلّى و لم یُزَکّ لم تُقبَل منه صلاته...»(۳۰)
«خداى عزوجل به سه چیز فرمان داده که هر یک از آنها با چیز دیگرى پیوسته و قرین است، به نماز و زکات [در کنار هم ]فرمان داد پس کسى که نماز بخواند و زکات ندهد نمازش پذیرفته نیست...»
روایت سوم: امام صادق علیه السلام فرمود:
«لا صلاة لمَن لا زکاة له و لا زکاة لمَن لا ورعَ له»(۳۱)
«کسى که زکات ندهد نمازش بى حاصل است و کسى که ورع نداشته باشد زکاتش پذیرفته نیست.»
۳ - اخراج نمازگزار بى زکات از مسجد.
امام صادق علیه السلام فرمود:
«بینا رسول الله صلى الله علیه وآله فى المسجد اذ قال قُم یا فلان قُم یا فلان حتى أخرجَ خمسةَ نفر فقال: اخرجوا من مسجدنا لا تُصَلّوا منه و انتم لا تزکّون»(۳۲)
«پیامبر اکرمصلى الله علیه وآلهدر مسجد حضور داشت که خطاب به چند نفر فرمود: اى فلان بلند شو! اى فلان بلند شو! تا این که پنج نفر را از مسجد بیرون کرد. سپس فرمود: از مسجد ما بیرون روید و در آن نماز نخوانید؛ زیرا شما زکات نمىدهید.»
شاید بتوان این استفاده را از روایت کرد که نمازگزارى که اهل زکات نباشد باید از اجتماعات مسلمین طرد شود؛ زیرا این شخص دینى ناقص و روشى ناصحیح دارد و براى اجتماع مسلمین مضرّ است.
برآیند این پیوند
۱ - این که قرآن کریم زکات را عِدل و قرین نماز قرار داده است معلوم مىشود که اگر نماز ستون دین است پس زکات هم ستون دین است؛ اگر نماز بهترین اعمال است، زکات هم چنین است و اگر نماز وسیله تقرب الى الله است زکات نیز سبب تقرب است.(۳۳)
۲ - پیوستگى نماز و زکات در آیات و روایات از ارتباط عمیق بین زندگى عبادى و زندگى اقتصادى در اسلام حکایت مىکند و نیز حکایت از این دارد که انفاق و بخشش مال نقش والایى در تکامل روحى انسان دارد.(۳۴)
۳ - ارتباطى قوى و مستحکم بین تقرب الى الله و عبادت خدا و بذل مال به منظور نابودى فقر از جامعه وجود دارد. زندگى اسلامى زندگى یکپارچهاى است که اجزاء آن از همدیگر جدا نیست؛ از این رو است که نماز با زکات قبول مىشود و ایمان و یقین با ادا کردن زکات شناخته مىشود؛ پس ایمان به خداى تعالى، همچنان که مؤمنین را به خضوع در برابر پروردگار جهانیان با رکوع و سجود و تضرّع فرا مىخواند، به همان گونه آنان را به مبارزه با فقر و رسیدگى به محرومین دعوت مىکند.(۳۵)
۴ - نماز یک عبادت روحى و زکات یک عبادت مالى است و هر کس بتواند براى جلب رضایت خدا به پرداخت زکات موفق شود؛ از خود گذشتن در راه خدا براى او امرى آسان خواهد بود.(۳۶)
۵ - تکیه بر دو رکن نماز و زکات، بیان این واقعیت است که مسلمان شایسته است هم با خدا ارتباطى عاشقانه و صمیمى داشته باشد و هم در رابطه با مردم بى تفاوت نبوده و وظایف واجب و مستحب مالى خود را انجام دهد و به فکر محرومان جامعه باشد.
در قرآن اقامه نماز و پرداخت زکات به عنوان محک ایمان و اخلاص برشمرده شده است و این دو در حقیقت اولین گام وفادارى به دین معرفى شدهاند چنان که قرآن مىفرماید:
«و أقیموا الصلاة و آتوا الزکوة و ارکعوا مع الراکعین»(۳۷) «نماز به پا دارید و زکات بپردازید و همراه رکوع کنندگان رکوع کنید.»
پس روشن مىشود که یاد خدا همراه با توجه به خلق خداست و پرواز روح همراه با امداد جسم است.
اگر کمک به محرومان همراه با نماز و رابطه با خدا باشد مفید است؛ وگرنه همراه با منت و استعمار خواهد بود و سر از برده کشى در خواهد آورد.(۳۸)
۶ - در «زکات» اسرارى وجود دارد که در نماز هم موجود است، از جمله:
الف. در زکات به فقرا و محرومین کمک مادى مىشود؛ در نماز براى آنان و همه مسلمین دعا مىشود؛
ب. در زکات، مال انسان پاکیزه مىشود؛ در نماز قلب او؛
ج. پرداخت زکات شکر مالى است؛ اقامه نماز، شکر جانى و بدنى است؛
د. با دادن زکات، صفت بخل از انسان دور مىشود؛ با خواندن نماز صفت تکبّر سرکوب مىشود؛
ه . زکات حافظ مال است؛ نماز حافظ همه اعمال است؛
و. زکات سرمایه فقیران است؛ نماز سرمایه عابدان است؛
ى. زکات دهنده دوست دارد مالش برکت کند و زیاد شود، نمازگزار هم به دنبال پاداشهاى بسیار است.(۳۹)
۷ - برخى از مفسّران گفتهاند که «الصلوة تبلغک باب الملک و الصدقة تدخلک علیه»؛ یعنى نماز تو را به باب مَلَک مىرساند و زکات سبب وارد شدن بر مَلَک است.(۴۰)
در جمع بندى باید گفت اگر چه زکات، عبادتى مالى است و در ظاهر جنبه مادى دارد اما از آنجا که با خود فوایدى همچون درمان صفت زشت بخل، تقرب الى الله و جلب رحمت الهى، فرو نشاندن غضب الهى و آمرزش گناهان، فراهم کردن زمینه استجابت دعا و خصوصاً قبولى نماز را به همراه دارد نشان دهنده این است که زکات در عین مادى بودن، نقش بسیار مهمى در تعالى روح مؤمن دارد.
از این رو در کنار نماز که یکى از مهمترین پالایش کنندههاى روحى است مىتواند نقش تکمیل کنندگى را به خوبى ایفا کند و بالعکس به راحتى مىتوان تصور کرد که بدون زکات به چه میزان روح یک مسلمان از رشد و تعالى باز خواهد ماند.
۸ - برترین نمازگزار زکات دهنده کیست؟
در تاریخ اسلام اگر بخواهیم از یک شخصیت به عنوان برترین نمازگزار زکات دهنده نام ببریم، باید از کسى نام ببریم که خداوند، زکات دادن او را ستود و او را ولىّ مؤمنین نامید؛ آرى! امیرمؤمنان على بن ابىطالبعلیه السلامبود که در رکوع نمازش از دادن زکات غفلت نکرد و با عمل خود پیوستگى همیشگى توجه به خالق و توجه به خلق را فریاد کرد؛ و این آیه در شأن حضرتش نازل گردید که:
«انما ولیّکم اللّهُ و رسولُه و الّذین آمنوا الذین یُقیمُون الصلوة و یؤتُون الزّکوة و هم راکعون»(۴۱)
«ولىّ شما، تنها خدا و پیامبر او مىباشد و کسانى که ایمان آوردهاند؛ همان کسانى که نماز برپا مىدارند و در حال رکوع زکات مىدهند.»
پیام این آیه شریف این است که، کسانى که اهل نماز و زکات نیستند حق ولایت و رهبرى بر مردم را ندارند؛(۴۲) و این که زکات هرگز از نماز جدا نیست.
۹ - بدترین نمازگزارن (اصحاب رِدَّه).
در تاریخ اسلام مىخوانیم که گروهى بعد از وفات پیامبر اکرمصلى الله علیه وآلهمرتد و به «اصحاب ردّه» معروف شدند. آنها جمعى از طوایف «بنى طىّ»، «غطفان» و «بنى اسد» بودند که از دادن زکات به مأموران و عاملین حکومت اسلامى خوددارى کردند و با این عمل پرچم مخالفت برافراشتند.
آنها مخالف صد در صد حکومت نبودند، اما زکات را به عنوان حکمى از احکام اسلام قبول نداشتند و به مصداق آیه ۱۵۰ سوره نساء: «نؤمن ببعض و نکفُرُ ببعض»، مىگفتند: «اما الصلاة فنصلّى و اما الزکوة فلا یُغصَب اموالنا» ؛ یعنى نماز مىخوانیم ولى زکات نه، اجازه نمىدهیم اموالمان غصب گردد.
در پى این بدعت، مسلمانان که این عمل آنها را ارتداد مىدانستند تصمیم گرفتند با این گروه مرتد به پیکار برخیزند و سرانجام با آنان جنگیدند و آنها را در هم کوبیدند.(۴۳)
شباهتهاى زکات و نماز در قرآن
۱ - زکات همانند نماز، سیره پیامبران و اوصیاء الهى بوده است؛(۴۴)
۲ - زکات همانند نماز، در همه ادیان وجود داشته است؛(۴۵)
۳ - زکات همانند نماز، سبب آمرزش گناهان است؛(۴۶)
۴ - زکات همانند نماز، در پى دارنده اجر عظیم عندالله است؛(۴۷)
۵ - زکات همانند نماز، از نشانههاى اهل یقین است؛(۴۸)
۶ - زکات همانند نماز، از نشانههاى مؤمنان راستین و سبب رستگارى است؛(۴۹)
۷ - زکات همانند نماز، شرط برادرى و اخوّت دینى است.(۵۰)
شباهتهاى زکات و نماز در روایات
۱ - زکات همانند نماز، از ارکان دین اسلام است. حضرت امام باقرعلیه السلامفرمود:
«بُنىَ الاسلامُ على خمسة اشیاء؛ على الصّلاة و الزکوة و الحجّ و الصوم و الولایة»(۵۱)«اسلام بر پنج پایه استوار شده است؛ بر نماز و زکات و حج و روزه و ولایت.»
۲ - زکات همانند نماز، موجب آمرزش گناهان است. پیامبر اکرمصلى الله علیه وآلهفرمود:
«الزّکوة تُذهبُ الذنوب»(۵۲) «زکات گناهان را از بین مىبرد.»
امیر مؤمنان علىعلیه السلامدر نهج البلاغه درباره نماز فرمود:
«انّها لَتَحَتُّ الذنوب حتّ الورق»(۵۳) «نماز گناهان را مانند ریزش برگ درختان فرو مىریزد.»
۳ - ترک زکات همانند ترک نماز، موجب کفر است. پیامبر گرامى اسلام صلى الله علیه وآله فرمود:
«والّذى نفس محمّد بیده ما خان الله احد شیئاً من زکاة ماله الا مشرک بالله»(۵۴) «قسم به کسى که جان محمد به دست اوست هیچ کس در چیزى از زکات مالش به خداوند خیانت نکرد مگر مشرک به خدا.»
نیز فرمود:
«بین العبد و بین الکفر ترک الصلاة»(۵۵)«فاصله بین بنده و کفر، ترک نماز است.»
۴ - زکات همانند نماز، پالایش و پاکى روح را در پى دارد. در روایتى زیبا از حضرت زهراعلیها السلام آمده است:
«فَجَعَلَ الایمانَ تطهیراً لکم مِنَ الشّرک و الصلاة تنزیهاً من الکبر و الزکوة تزکیة للنفس و نماء فى الرّزق»(۵۶)
«پس خداوند ایمان را براى پاک شدن شما از شرک و نماز را براى دور شدن شما از تکبر و زکات را براى پاکیزگى روح و افزایش رزق قرار داد.»
۵ - ترک زکات همچون ترک نماز، در پى دارنده سوء عاقبت است. امام صادق علیه السلام فرمود:
«مَن مَنَعَ قیراطاً مِن الزّکوة فَلیَمُت ان شاء یهودیّاً أو نصرانیاً»(۵۷)
«هر کس که به اندازه یک قیراط [تقریباً هم وزن ۴ عدد جو] زکات مالش را ندهد پس باید [بر دینى غیر از اسلام] بمیرد خواه [بر دین] یهود یا نصارا.»
در روایتى درباره نماز از پیامبر اکرم صلى الله علیه وآله آمده است:
«مَن تَرَکَ صلوة لا یَرجوُ ثوابها و لا یخافُ عقابها فلا ابالى أیموتُ یهودیاً أو نصرانیاً أو مجوسیّاً» «کسى که نماز را ترک کند در حالى که نه امید به پاداش آن دارد و نه از عذاب آن مىترسد براى من اهمیت ندارد که او یهودى بمیرد یا نصرانى یا مجوسى.»
۶ - زکات همانند نماز، در ناامید کردن و نابودى شیطان مؤثر است. در روایتى از پیامبر اکرمصلى الله علیه وآلهآمده است:
«الصّلاةُ تَسوِدُّ وجهَ الشیطان و الصّدقةُ تکسرُ ظَهرَه» «نماز، شیطان را رو سیاه مىکند و صدقه کمر او را مىشکند.»
با توجه به این که یکى از مصادیق بارز صدقه، زکات است نقش زکات در نابودى و به عجز درآوردن شیطان در این روایت آشکار است.
پی نوشتها:
۲۸) تفسیر على بن ابراهیم، ص ۷۶، ح ۳۹.
۲۹) الصلاة، محمد محمدى رىشهرى، ص ۱۳۷.
۳۰) جامع الاحادیث، ج ۸، ص ۶ ؛ میزان الحکمة، ج ۵، ص ۲۱۸۳.
۳۱) میزان الحکمة، ج ۵، ص ۲۱۸۳.
۳۲) جامع الاحادیث، ج ۸، ص ۷.
۳۳) ر.ک: الحیاة، ج ۶، ص ۲۴۵ و ۲۴۶.
۳۴) همان.
۳۵) همان.
۳۶) تفسیر کاشف، ج ۱، ص ۱۷۵.
۳۷) سوره بقره (۲) آیه ۴۳.
۳۸) تفسیر نور، ج ۱، ص ۱۸۲.
۳۹) هزار و یک نکته درباره نماز، حسین دیلمى، ص ۱۶۰.
۴۰) تفسیر کشف الاسرار و عدة الابرار، ابوالفضل رشید الدین المیبدى، ج ۱، ص ۲۵۲.
۴۱) سوره مائده (۵) آیه ۵۵.
۴۲) تفسیر نور، ج ۳، ص ۱۱۸.
۴۳) ر.ک: تفسیر نمونه، ج ۲۰، ص ۲۱۷.
۴۴) ر.ک: سوره مائده (۵) آیه ۵۵ ؛ سوره بیّنه (۹۸) آیه ۵.
۴۵) ر.ک: سوره انبیاء (۲۱) آیه ۷۳.
۴۶) ر.ک: سوره مائده (۵) آیه ۱۲.
۴۷) ر.ک: سوره بقره (۲) آیات ۱۱۰ و ۲۷۷ ؛ سوره نساء (۴) آیه ۱۶۲.
۴۸) ر.ک: سوره لقمان (۳۱) آیه ۴.
۴۹) ر.ک: سوره مؤمنون (۲۳) آیه ۱ - ۴.
۵۰) ر.ک: سوره توبه (۹) آیات ۱۱ و ۷۱.
۵۱) بحارالانوار، ج ۸۲، ص ۲۳۴.
۵۲) بحارالانوار، ج ۶۸، ص ۳۳۲.
۵۳) نهجالبلاغه، خطبه ۱۹۹.
۵۴) بحارالانوار، ج ۹۶، ص ۲۹.
۵۵) بحارالانوار، ج ۸۲، ص ۲۰۲.
۵۶) الاحتجاج، ج ۱، ص ۱۳۴.
۵۷) فروع کافى، ج ۳، ص ۵۰۵.