امام حسین (علیه السلام)
از سران و اشراف و افراد سرشناس آن شهر کسانى بودند که امام را دعوت کردند، ولى در کربلا رها ساختند و آن بزرگوار را یارى ننمودند که به طور اجمال به معرفى تنى چند از آنان مىپردازیم
انس آدمى با هر چیز ریشه در ارج و اهمیتى دارد که انسان براى آن چیز قائل است رهپویان راه یقین انس ویژهاى با قرآن داشته و قلب و جان و اعمال خویش را با آن گوهر حیاتبخش خدایى مىکنند.
دارالشفای امام حسین افتتاح شد (شفا یافتن دو بال سوخته شده فطرس ملک). فقط در ولادت امام حسین (علیه السلام) مجلس روضه برگزار شد که شخص پیامبر روضه خوان بود و اصحاب حضرت گریه کن بودند.
فضیلت و آثار و برکاتى که براى تربت حسینى است ، براى هیچ تربتى و قطعه اى از قطعات زمین نیست . خاک کربلا قطعه اى از بهشت است که خداوند قادر متعال به واسطه قدردانى از یک فداکار در راه دین که تمام هستى خود را فدا کرده ، در آن خاک، برکت و فضیلت و شفا قرار داده
سجده بر خاک کربلا حجابهای پدید آمده از گناه را دریده رنگارهای دل را زدوده ، موانع قبولی اعمال و استجابت دعا را کنار زده و زمین و زمان را نور باران می سازد و این که آیا این فضیلت تنها در سجده بر تربت پاک اوست یا شامل مهرهای ساخته شده از خاک معمولی آنجا نیز
1-اگر قرآن سید الکلام است ، امام حسین سید الشهداء است . 2- اگر در صحیفه ی سجادیه درباره ی قرآن می خوانیم ( و میزان القسط ) ، امام حسین می فرماید ( امرت بالقسط ) 3- اگر قرآن موعظه ی پروردگار است ( موعظه من ربکم )
امام حسین وقتی میخواهد کربلا برود، میگوید: شهادت برای من، مرگ برای من مثل گردنبند در سینهی دختر جوان است. اینها چه نگاهی داشتند؟ وگرنه ما هم گاهی وقتها میگوییم: دیگر حالا چه میشود کرد؟
زیبائیهای کربلا چیست؟ (ما رأیت إلا جمیــــلا) من در کربلا جز زیبایی ندیدم، ما از کربلا هر چی میبینیم تشنگی و دود و عطش است آنها سختی هایش است اما گاهی توی سختی زیبائی است
واژه فرهنگ داراى معانى مختلفى نسبت به مناسبتهاى گوناگون است، و در مجموع و به طور کلى یعنى «مجموعه علوم و معارف و هنرهاى هر ملّت» و نیز به معنى «مجموعه آداب و رسوم» یا به معنى «دانش و معرفت، ادب و تربیت» آمده است،