قرآن
قرآن کریم و امام معصوم (ع)، دو چهرهی یک واقعیت و دو ظهور یک حقیقتند که تفکیک و جدایی آنها از هم، فرض صحیحی ندارد. انسان کامل، قرآن ممثّل است و قرآن کریم، انسان کامل مدوَّن. امام معصوم، قرآنِ ناطق است و قرآن، امامِ صامت. نه قرآن بدون امام، قرآن حقیقی است
انسان باید نسبت به پیامبر الهی، از آن جهت که حلقه رابطه میان انسان و خداست و پیامهای نجات بخش و کمال آفرین را از سوی حضرت حق به انسانها تقدیم میکند، مهر بورزد.در واقع این محبت مؤید ایمان فرد است، چون نمیتوان مدعی محبت کسی شد، اما نسبت به فرستاده...
به دلیل عقلی، دادن اجر رسالت پیامبر در همه زمانها بر همه واجب است. پس چون مزد رسالت پیامبر «موده فی القربی» است پس باید «فی القربی»رسول الله صلی الله علیه وآله در هر عصری باشند تا مردم با مودت به ایشان اجر رسالت را بدهند. و «فی القربی» الان امام زمان..
در تبلیغ به روح کسی ضربه نزنید و با محبت تبلیغ کنید. احساس کنند که شما آنها را دوست دارید، احساس کنند که دل شما برای آنها میسوزد، برایش الگو معرفی کن، بگو ببین فلانی، فلانی چطور شد، در روش تبلیغی نگو، بکن، نکن، بگو یکخورده افرادی که این راه را رفتند...
مفسران قرآن برای "قلب سلیم" تفسیرهای متعددی بیان کرده اند که هر کدام از آنها به یکی از ابعاد این مسئله اشاره دارد؛ نظیر این که: قلب سلیم، قلبی است که پاک از شرک باشد. یا قلبی است که خالص از معاصی و کینه و نفاق باشد. و یا قلبی، که از عشق دنیا تهی باشد...
از این جهت به قلب انسان قلب گفته میشود که تقلّب و دگرگونی آن بسیار است.[1] در لغتنامههای معتبر «لسان العرب» و «المصباح المنیر» آمده است: واژه قلب همانطوری که در زبان عربی نام عضوی از بدن است، به معنای عقل نیز به کار میرود...
همه انذارها و بشارت های حضرت در این آیه خلاصه می شود که می فرماید: «أَلاَّ تَعْبُدُواْ إِلاَّ اللّهَ إِنَّنِی لَکُم مِّنْهُ نَذِیرٌ وَبَشِیرٌ» همه رسالت من هم برای شماست، نه علیه شما؛ این رسالتی که به نفع شماست از طرف خود من نیست و من از پیش خود...
پیامبر(ص) به طرف خدا حرکت می کند، شما هم در دامن این پیامبر، یک سبیلی با ایشان پیدا کنید که سبیل شماست. مومن دیگر، سبیل دیگری دارد. و همه این سبیل ها به صراط نبی اکرم(ص) ختم می شود. باید قوام وجودتان به نبی اکرم(ص) باشد. مومن سر وجودش نبی اکرم(ص) است...
«لا تعبدوا الا الله»، غیر را خدا را نپرستید، منظور فقط شرک آشکار نیست. بلکه شرک های خفی را هم شامل می شود. مثل پرستش غیر خدا، محبت غیر خدا، از غیر خواستن، به غیر امیدوار بودن، به غیر تکیه کردن. که همه اینها حتی اگر به صورت شرک خفی باشد، رنج و عذاب به ...
خداوند هم در باطن ما دین خودش را قرار داده است و به ما فرموده حنیف باشید، «فَأَقم وجهک للدین حنیفاً». یعنی دائم مسیرتان به طرف دین الهی باشد، و بعد فرموده است این دین را در فطرتتان قرار دادم و بعد انبیاء را فرستادم که شما را به این توحید دعوت کنند تا ...
دعا کردن، اعلان فقر و عجز، مخ عبادت است. اعراضش هم استکبار از خدا و روی برگرداندن از توحید است. « وَ قالَ رَبُّکُمُ ادْعُونی أَسْتَجِبْ لَکُمْ إِنَّ الَّذینَ یَسْتَکْبِرُونَ عَنْ عِبادَتی سَیَدْخُلُونَ جَهَنَّمَ داخِرین»(غافر/60) فرموده من را بخوانید...
عبور از وادی شرک در رسیدن به مرحله اخلاص و توحید چگونه ممکن می شود؟ چطور ممکن است انسان موحد بشود و از شرک خفی هم نجات پیدا کند و رگه های پنهانی شرک هم در وجود انسان نباشد؟ پاسخ اینست که راه رسیدن به توحید یک راه بیشتر نیست و آن اینست...
نکته مهمی که جزء غفلت های ما انسان هاست، اینست که آن پیغمبری که می شود با او تا قرب الهی بروی، این پیغمبری که می شود با او همه حجب را خرق کنی و بشکافی، فقط این بدنی که ما می بینیم نیست. نه اینکه این بدن محترم نیست، این بدن هم فوق العاده است...
الله تبارک و تعالی که در قرآن با این نام یاد می شود، همان حقیقت مقدسی است که صاحب مقام الوهیت است. و این مقام الوهیت، جامع همه اسماء الحسنای خداوند است. یعنی الله تبارک و تعالی، آن حقیقتی است که اسماء الحسنای دیگر را داراست. که در قرآن گاهی...
معنای ظلمات و نور را قرآن توضیح می دهد. در سوره مبارکه نور، یکی آیه نور است که جریان بسط نور الهی و هدایت الهی را در عوالم خلقت توضیح می دهد و دیگری آیه ظلمات است که تاریکیها و ظلمات را توضیح داده است. که خود این دو آیه از غرر آیاتند. فقط ترجمه خیلی ...